بانک غدیر صفحه 3471

صفحه 3471

نفي غدير، آثار و پيامدهاي ناگوار و بي حسابي براي بشريّت به همراه داشته است، زيرا دگرگوني بسياري در كيفيت حيات بشري ايجاد نموده كه خسارت مطلق به شمار مي‌رود. در نتيجه، جامعه از نعمت هاي فراواني محروم شد، چرا كه خط مشي حكومتي اميرمؤمنان عليعليه السلام مشابه و در استمرار حكومت پيامبرصلي الله عليه السلام بود و همان سان كه حكومت پيامبرصلي الله عليه السلام براي جامعه سازنده بود، حكومت امام اميرمؤمنان عليعليه السلام انعكاسي از حكومت پيامبرصلي الله عليه السلام بود و حضرتش در مسير تعيين شدة خدا و پيامبر گام برمي داشتند كه ثمرة آن برپايي عدالت، آزادي، نفي هر گونه ستيزه جويي و ايجاد جامعه اي سالم و آكنده از فضايل اخلاقي بود. روشن است تمام اين امور از مواهب الهي است كه با وجود موهبت خداداده به اميرالمؤمنينعليه السلام در غدير، يعني امامت و ولايت آن حضرت محقق مي‌شد. نفي اين موهبت و مصادرة حكومت از حضرت اميرعليه السلام آثار سوئي در جامعه پديد آورد كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنم:

1. سلب آزادي

اگر در دنياي امروز از آزادي سخن گفته مي‌شود و يا به همين مقداري كه آزادي وجود دارد بايد آن را مرهون مولي الموحدين اميرالمؤمنينعليه السلام دانست. البته سخن دربارة پس از واقعه غدير و در نبودِ پيامبرصلي الله عليه السلام است، زيرا پيامبرصلي الله عليه السلام در دوران حاكميت خود آزادي را در جامعه گستراند و پس از شهادت آن حضرتصلي الله عليه السلام بود كه اين آزادي از جامعه سلب شد. اختناق موجود در دنياي فعلي به سبب نفي غدير است، چرا كه با جلوگيري از برپايي حكومت اميرمؤمنانعليه السلام مانع گسترش آزادي گرديدند. نزاع هاي فراواني در جامعه چهره نموده كه جاهليت را حيات مجدد بخشيده، جنگ هاي بسياري به راه انداخته شد كه نام آن را «حروب الردّة» گذاشتند و استمرار چنين جنگ هايي كه تا به امروز، جان ميليون‌ها انسان را گرفته و هماره ادامه دارد، نتيجة نفي غدير است.

2. تحريف شريعت

پس از پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه السلام بسياري از مباني شريعت مبين اسلام دستخوش تحريف شد و قدرتمندان، دين را بر حسب سلايق و به مقتضاي رأي شخصي تغيير مي‌دادند. طي مدت 25 سالة حكومت غاصبان، چنان جوّ خفقان و اختناق بر جامعه حاكم شده بود كه هيچ كس حق نداشت از پيامبرصلي الله عليه السلام حتي يك روايت نقل كند. اميرالمؤمنينعليه السلام و ديگران گرفتار چنين جوّي بودند. زمينه هايي براي امكان تحريف ايجاد كرده بودند كه از جملة آنها سلب آزادي بود. در جامعه آن روز هيچ كس آزادي روايت يك حديث از پيامبرصلي الله عليه السلام را نداشت و حكام غاصب حتي اجازه جمع آوري قرآن را نمي‌دادند. پسر عمر مي‌گويد: «من در زمان پدرم نمي‌توانستم حتّي حديثي كه از رسول گرامي اسلام شنيده بودم نقل كنم». در صورتي كه شخصي حديثي از رسول اللهصلي الله عليه السلام نقل مي‌كرد به تحمل شلاق محكوم مي‌شد، ولي اميرالمؤمنينعليه السلام پس از به دست گرفتن حكومت كوتاه مدت، جوّ اختناق را از بين بردند و آزادي را به جامعه بازگرداندند.

راستي مگر پيامبرصلي الله عليه السلام غير از بيان شريعت، بيان ديگري هم داشتند؟ مگر قرآن شريعت نبود؟ آيا سيرة پيامبرصلي الله عليه السلام غير از شريعت بود؟

در حقيقت، تحريف واقعيت دين با وجود آزادي ممكن نبود. از جمله تحريف هايي كه حاكمان غاصب پايه گذاري كردند، در مورد نماز نافلة شب هاي ماه مبارك رمضان بود كه پيامبرصلي الله عليه السلام تشريع فرمودند. پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه السلام نماز نافلة ماه رمضان را در مسجد به جا مي‌آوردند. عده اي اين نماز را به جماعت خواندند، ولي پيامبرصلي الله عليه السلام فرمودند: «اين نماز به جماعت خوانده نمي‌شود، بلكه بايد فرادا به جاي آورده شود».

پس از شهادت پيامبرصلي الله عليه السلام عمر بن خطاب در مخالفت با بيان پيامبرصلي الله عليه السلام به رأي خود اقدام به برپايي نافله در ماه رمضان به جماعت نمود و نام آن را «نماز تراويح» نهاد. موارد بسياري از تحريف شريعت از سوي حاكمان وجود دارد كه در محل خود ذكر شده است و همه كم و بيش آن را مي‌دانيد.

3. جنگ افروزي عليه اميرالمؤمنينعليه السلام

پس از اين كه اميرالمؤمنينعليه السلام به خواست افراد جامعه، حكومت را پذيرفتند، عدالت و برابري را در جامعه گستراندند و هيچ ظلمي را بر جامعه روا نمي‌دانستند. افرادي نيز بودند كه انگيزه هاي ظالمانه داشتند و منافع خود را در همراهي با اميرالمؤمنينعليه السلام نمي‌ديدند. لذا در پي تضعيف پايه هاي حكومت اميرالمؤمنينعليه السلام برآمدند و از هر وسيله اي براي رسيدن به اين هدف بهره مي‌گرفتند. آنان به بهانه جويي مي‌پرداختند و جنگ و نزاع و اختلاف به راه مي‌انداختند و بدين وسيله هم خود و هم بسياري از افراد جامعه را در مقابل حضرت اميرعليه السلام قرار دادند. اين فتنه انگيزان غالباً از وابستگان حاكمان پيشين بودند. جنگ جمل، صفين و خوارج نمونه هايي از جنگ افروزي آنان و تحميل نبرد بر اميرالمؤمنينعليه السلام بود كه بارزترين پيامدهاي نفي غدير به شمار مي‌رود. جنگ جمل به سركردگي عايشه و افرادي چون: طلحه، زبير و عبدالله بن زبير به راه افتاد. طلحه و زبير كه در آغاز حكومت حضرت اميرمؤمنانعليه السلام با ايشان بيعت كرده بودند، پيمان شكستند. آنان با بيعت خود خواهان مناصبي چون فرمانروايي بصره و كوفه بودند، ولي اميرالمؤمنينعليه السلام با واقع بيني خود آنان را ناكام گذاردند. سرانجام مخفيانه مدينه را به سوي مكّه ترك كردند و در آن جا با استفاده از بيت المالِ غارت شده از سوي امويان، خون خواهي عثمان را بهانه كردند و با تشكيل ارتشي رهسپار بصره شدند و آن را تصرف كردند كه در نهايت، اميرالمؤمنينعليه السلام آنان را شكست دادند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه