بانک غدیر صفحه 3472

صفحه 3472

جنگ صفين نيز يكي ديگر از آن جنگ هايي بود كه از سوي معاويه بر ضد اميرالمؤمنينعليه السلام به راه افتاد. دليل به وجود آمدن اين جنگ، حكومت معاويه بر شام بود كه از سوي عثمان و در راستاي انتصاب هاي قبيله گرايانه و بازگشت به عصر جاهليت صورت گرفته بود. حضرت اميرمؤمنان عليعليه السلام به ابقاي حكومت معاويه تن نمي‌دادند. معاويه كه منافع و حكومت خود را در خطر مي‌ديد، با فريفتن برخي اصحاب و ايجاد اختلاف در صفوف آنان، جوسازي عليه امامعليه السلام و تطميع و تهديد، توانست جنگي را بر ضدّ اميرالمؤمنينعليه السلام راه اندازد. پس از ورود در جنگ و زماني كه خود را در يك قدمي شكست مفتضحانه مي‌ديد، با سر دادن شعارهاي فريبنده و نفوذ در صفوف ياران امامعليه السلام حضرت را وادار به پذيرش حكميت كرد. البته كيفيت اين حكميت از پيش مشخص شده بود. پس از آن كه امامعليه السلام به حكميت تن دادند و توطئة معاويه كارساز شد، همان كساني كه با اصرار خود، حضرت را وادار به پذيرش حكميت نمودند با عنوان خوارج نبردي ديگر را در نهروان بر حضرت تحميل كردند. تمام اين وقايع نتيجة نفي غدير بود، چرا كه در فاصله 25 ساله ميان حاكميت پيامبرصلي الله عليه السلام و اميرالمؤمنينعليه السلام حكومت در اختيار كساني بود كه غدير را به كناري گذاشته بودند و سنت هاي جاهلي به جامعه بازگردانده شده بود.

4. منافق پروري

جامعه اي كه پيامبرصلي الله عليه السلام ايجاد نمودند جامعه اي بود كه آثار جاهلي از آن زدوده شده بود و ادامة اين روند مستلزم برپايي غدير بود، ولي نفي غدير آثار سوئي را جايگزين چنين تحولي كرد، زيرا روحية نفاق و منافق پروري از همان روزهاي آغازينِ پس از شهادت پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه السلام در جامعه جلوه كرد و اميرالمؤمنينعليه السلام حتّي پس از به دست گرفتن حكومت با منافقان مواجه بودند؛ جريان صفين و افرادي كه در ركاب اميرالمؤمنينعليه السلام بودند و با اصرار، حضرت را وادار به حكميت كردند تا جنگي كه بر حضرت تحميل شده بود و نزديك بود با پيروزي آن را تمام كنند كه در نهايت به حكميت انجاميد. همان هايي كه با اصرار خود، موفقيت قريب الوقوع اميرالمؤمنينعليه السلام را به مسلخ حكميت كشاندند، پس از پايان جنگ به اميرالمؤمنينعليه السلام اعتراض كردند كه چرا حكميت را پذيرفتند و با شعارهايي چون «الحكم لله لا لك ولا لأصحابك يا علي» و شعار «لا حكم إلاّ لله» كه مغالطه اي آشكار بود، روحيه نفاق و دورويي خود را بروز دادند.

بسياري از اصحاب حضرت، طراحان چنين رفتار و شعارسازي هاي بر ضد اميرالمؤمنينعليه السلام را «منافقان» خواندند و يقيناً اينان منافق بودند، زيرا اگر در قاموسِ مفهومِ نفاق، مصداقي وجود داشته باشد، يقيناً همين دسته اند كه بر ضد اميرالمؤمنينعليه السلام شعار مي‌دادند، در حالي كه در ركاب حضرتش بودند و به چيزي اعتراض مي‌كردند كه خود بر حضرت تحميل كرده بودند. پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه السلام در حديثي، در وصف منافق مي‌فرمايند:

« … لا يبغضك إلاّ منافق؛ تنها منافقان نسبت به تو (علي) دشمني و بغض مي‌ورزند».

آنچه بيان شده پاره اي از پيامدهاي سوء كنار زدن اميرمؤمنان عليعليه السلام و نفي غدير بود.

حال اين سؤال پيش مي‌آيد اگر اهداف غدير محقق مي‌شد، چه رهاوردي مي‌داشت؟

در اين باره مطالبي به شرح زير بايستة بيان است:

غدير و جامعه اي پاك و بي اختلاف

هنگامي كه رسول گرامي اسلام در روز غدير اميرمؤمنان عليعليه السلام را به مقام ولايت نصب و معرفي نمودند خطاب به امّت فرمودند:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه