بانک غدیر صفحه 3474

صفحه 3474

اميرالمؤمنينعليه السلام در ماه هاي اوليه حكومت شان در مواجهه با كساني كه شريعت پيامبرصلي الله عليه السلام را تحريف كرده، نماز نافله در ماه مبارك رمضان را به جماعت به جا مي‌آوردند، در مقام حاكم اسلامي و كسي كه از سوي پيامبر «ولي» معرفي شد، انجامِ به جماعتِ نافلة شب هاي ماه مبارك رمضان را نهي و به فرادا گزاردن آن دستور دادند و با اين اقدام، موجي از اعتراض‌ها حضرت را در ميان گرفت. پرواضح است كه اين اقدام سرپيچي از فرمان امامعليه السلام و مقاومت در برابر حكمي واقعي بود كه از سوي پيامبر تشريع شد. اميرالمؤمنين عليعليه السلام براي گفتة خود به عمل رسول اللهصلي الله عليه السلام استدلال فرمودند، به اين معنا كه پيامبرصلي الله عليه السلام به عنوان پايه گذار نماز جماعت، هرگز خواندن نافله را به جماعت دستور ندادند و خود نيز چنين نكرده، بلكه از گزاردن نافله به جماعت منع فرمودند.

اين استدلال آن چنان محكم و متين بود كه معترضان و اشكال تراشان، نتواستند بر استدلال امامعليه السلام خدشه وارد كنند، در عين حال همان‌ها عليه اقدام اميرالمؤمنينعليه السلام مبني بر منع خواندن نافله به جماعت تظاهرات كردند. حضرت نه تنها مانع تظاهرات اعتراض كنندگان نشدند، بلكه به امام حسن مجتبيعليه السلام فرمودند: به آنان بگو كه هر چه مي‌خواهند بكنند.

منظور امام اين بود كه چنانچه اصرار دارند، نافله را به جماعت بخوانند. عملكرد حضرتعليه السلام بيانگر وجود جامعه اي آزاد بود و حتي آنان كه در پي باطل بودند و باطل طلبي شان نيز آشكار بود، امامعليه السلام آنان را آزاد گذارد. مخالفان به همين مقدار بسنده نكردند، بلكه فضايل اخلاقي امامعليه السلام را العياذ بالله سبكسري خواندند و مي‌گفتند:

«فيه دعابة؛ او شوخ طبع است».

كساني اين مطلب را مطرح مي‌كردند كه مي‌دانستند اميرالمؤمنينعليه السلام عمل و سخني غير از حق ندارد و نيز حق محض است، زيرا از پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه السلام شنيده بودند كه مي‌فرمودند:

«الحق مع علي وعلي مع الحق؛ حق با علي وعلي با حق است».

آنان فراموش نكرده بودند كه پيامبرصلي الله عليه السلام نافلة ماه مبارك رمضان را فرادا مي‌خواندند و از اقامة اين نماز به جماعت جلوگيري نمودند، امّا اينان بر اعتراض خود اصرار داشتند.

در ماجراي جنگ جمل، جنگ افروزان بر ضد اميرالمؤمنينعليه السلام شكست خوردند و سردمداران جنگ پس از شكست در كاروانسرايي در بصره مخفي شدند. يكي از اين فراريان عايشه بود. حضرت اميرمؤمنان عليعليه السلام سوار بر اسب و در حالي كه جمعي از اصحاب مسلح او را همراهي مي‌كردند وارد كاروانسرا شدند و در مقابل اتاقي كه عايشه در آن مخفي شده بود رفته، با خطابي عتاب آلود به عايشه فرمودند:

«آيا پيامبرصلي الله عليه السلام به تو فرمان داده تا چنين كني؟ سپس فرمودند: آماده باش تا تو را به مدينه بفرستم».

طبيعي است در جريان جنگ عده اي كشته مي‌شوند كه وابستگاني از قبيل: زن، فرزند، خواهر و … دارند. در جمل نيز وضع به همين منوال بود و بازماندگانِ كشتگان در كاروانسرا حضور داشتند. آنان با ديدن حضرت در مقابل ايشان قرار گرفته، بر ضد امام شعار مي‌دادند:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه