بانک غدیر صفحه 3532

صفحه 3532

در اواسط قرن پنجم هجري قمري دولت مهمي با نام دولت سلجوقي پديد آمد و حكومت سني مذهب بغداد را كه رو به زوال و فنا بود از سقوط نجات داد و از پيشرفت شيعيان در مصر، عراق، شام، فارس و خراسان جلوگيري نمود. حكومت سلجوقيان تا اواخر قرن هفتم هجري استقرار يافت.

حكومت مقتدر ديگري كه در نيمه دوم قرن ششم (565 ه ق) تأسيس گرديد، حكومت ايوبيان به دست سردار نامي صلاح الدين ايوبي بود، كه تا سال (848 ه ق) دوام يافت.(139)

فداكاري‌هاي صلاح الدين در جنگ با صليبيان در خور تقدير و تحسين است، ولي تعصّب شديد او نسبت به مذهب تسنن و خصومت و عداوت او با مذهب تشيع، نقطه ضعفي بس بزرگ و غير قابل اغماض است. وي پس از استيلاي بر مصر، با فاطميان با خشونت تمام عمل نمود. در كتاب «الازهر في الف عام» آمده است: «ايوبي‌ها در مطلق آثار شيعه دخالت كرده و آنان را نابود كردند. صلاح الدين دولت فاطمي را عزل كرد و اقوام خود را در يك شب به منازل آنان وارد نمود و ناله‌هاي جگرخراش و گريه‌هاي جانسوز به قدري بلند بود كه مردم فكر خود را از دست داده بودند...».(140)

وي دستور داد روز عاشورا كه بني اميه و حجاج عيد مي‌گرفتند، مجدداً عيد باشد و «حي علي خيرالعمل» را از اذان برداشت و در سخت‌گيري با شيعيان تا آنجا پيش رفت كه دستور داد: گواهي كسي بايد قبول شود كه معتقد به يكي از مذاهب چهارگانه اهل سنت باشد، و كسي حق سخنراني يا تدريس را داشت كه پيرو آن مذهب باشد و حتي كتابخانه‌هاي بزرگي را كه فاطميان تأسيس كرده بودند و كتاب‌هاي نفيسي در فنون مختلف در آن‌ها گردآوري شده بود، به دست وي متلاشي گرديد و در نتيجه اين روش خصمانه، مذهب تشيع در مصر فراموش گرديد.(141)

پيروان غدير در عصر حكومت مغول‌

دولت مغول در سال 650 هجري قمري توسط هولاكوخان در ايران تأسيس و به سال 736 هجري قمري با مرگ سلطان ابوسعيد پايان يافت.

هولاكوخان در دومين حمله خود به عراق، حكومت بني عباس را برانداخت، و همه مذاهب را در انجام مراسم مذهبي و ترويج تعاليم آنان آزاد ساخت و دانشمندان را تكريم نمود. به عبارت ديگر قتل و غارت‌هايي كه هولاكوخان به آن دست مي‌زد، انگيزه ديني نداشت. بدين جهت در مناطقي كه به تصرف او درمي آمد اديان مختلف از آزادي يكسان برخوردار بودند.

در اين‌كه آيا هولاكوخان به دين اسلام تشرّف يافت يانه، اختلاف است. هرچند برخي حتي تشيع او را مسلم دانستند، ولي قدر مسلّم اين است كه چهارتن از سلاطين مغول به نام‌هاي: نكواداربن هولاكو (احمد)، غازان خان (محمود)، نيقولاوس (سلطان محمد خدابنده) و بهادرخان، اسلام آوردند. حكومت احمد چندان برجاي نماند و در مورد «غازان خان» نيز شواهد تاريخي بر تشيع او دلالت دارد. سلطان محمد خدابنده در آغاز، پيرو مذهب حنفي بود، ولي چون نظام الدين عبدالملك شافعي كه اعلم دانشمندان اهل سنت در آن زمان بود از طرف وي به عنوان قاضي القضات منسوب گرديد و او در مناظره با علماء حنفي غالب شد، سلطان، مذهب شافعي را برگزيد.

سرانجام پس از مناظره‌اي كه ميان علامه حلّي (متوفاي 726 ه .ق) و نظام الدين واقع شد و علامه بر وي غالب گرديد، سرانجام سلطان خدابنده آيين شيعه را انتخاب كرد و دستور داد تا سرتاسر قلمرو فرمانروايي او مراسم مذهب اماميه اجرا گردد. به درخواست وي علامه حلي كتاب معروف خود «نهج الحق و كشف الصدق» را تأليف نمود. و پس از وي فرزندش بهادرخان، آخرين سلطان مغول پيرو آيين شيعه بود.

در قرن هفتم و هشتم هجري قمري در عصر سلاطين مغول دانشمندان بزرگي از شيعه ظهور كردند كه از آن جمله: محقّق حلّي صاحب شرايع (متوفاي 676)، يحيي بن سعيد (متوفاي 689)، مؤلّف كتاب «الجامع الشرايع»، علامه حلّي (متوفاي 726) پدرش سديد الدين حلّي، فرزندش فخرالمحققين (متوفاي 771)، سيد رضي الدين طاووس (متوفاي 664)، سيد قياس الدين بن طاووس (متوفاي 693)، ابن ميثم بحراني (متوفاي 679 يا 699)، خواجه نصيرالدين طوسي (متوفاي 672)، قطب الدين رازي (متوفاي 766) و ديگران مي‌باشند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه