بانک غدیر صفحه 3606

صفحه 3606

حضور زن در ميدان جنگ از يك سو و همسر پيامبر بودن از سوي ديگر براي عوام فريبي راه شكننده‌اي بود و تأثير به سزائي هم داشت، ولي دختر مؤسس سقيفه بودن و سابقه‌هاي شومي كه از جاسوسي براي پدر در حيات و پس از رحلت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در پرونده داشت معرف خوبي براي نمايندگي او از سقيفه در مقابل غدير بود.

بار دوم به بهانه‌ي قتل عثمان، آخرين نماينده‌ي تام الاختيار سقيفه با نقشه‌ي صاحب

[صفحه 20]

سقيفه انتخاب شد. معاويه و بقاياي سقيفه حزب واحدي تشكيل دادند و بعنوان خونخواهي خليفه‌ي مقتولِ سقيفه پرچم برافراشتند. پيراهن سقيفه را بر منبر دمشق كه پايه‌هاي سقيفه در آن محكم شده بود آويختند و عناويني از قبيل «خال المؤمنين» و «كاتب وحي» را هم زيور آن نمودند و به جنگ غدير آمدند.

غديريان نيز آنچه بايد نشان دادند و بدست نيروهاي فداكار و ريشه‌دار خود چون عمار و اويس قرني و مالك اشتر چنان حماسه آفريدند كه نقش طلايي غدير را بر آسمان تاريخ حك نمودند.

بار سوم كج فكران پينه بر پيشاني- كه در واقع مولود سقيفه بودند و آرمان خودرأيي و عدم اطاعت از امام معصوم را همچون اهل سقيفه بر دوش مي‌كشيدند- به ميدان غدير آمدند.

شهادت صاحب غدير با شمشيري كه آب طلائي از اسم اسلام بر آن داده بودند و زهري از ناب سقيفه بر تيغ آن كشيده بودند، آغاز راهي براي ذبح غدير بدست سقيفه بنظر مي‌آمد.

مذبح غدير

معاويه، اين سگ بچه‌ي سقيفه- كه اكنون بزرگ شده و چنگالهاي تيز و دندانهاي درنده‌اش كارسازتر بود- در طول بيست سال مذبح بزرگي براي غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد و خونشان را با لشكر سقيفه سركشيد تا براي كربلا قوي‌تر شوند و شدند.

با مرگ معاويه و روي كار آمدن يزيد، اين مذبح بزرگ آماده‌ي سر بريدن غدير بود، و اينسان شد كه غدير را به مسلخ كربلا كشاندند و مي‌رفت تا خوابهاي رؤساي سقيفه تعبير شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه