بانک غدیر صفحه 361

صفحه 361

راثي زاده

اشعار آقاي راثي زاده

تا ياس خيالِ تو بگشود سحر، آغوش

جان همه جانان گَشت از نَكهَت آن مدهوش

در وصف تو چون آيد خونِ سخنم برجوش

بلبل شده است خاموش، قمريست سراپاگوش

زآنكه همه مشتاقند بر قدح شه مردان آهنگ درِ جنّت نام خوش و زيباست

خورشيد عبوديت در سايه سيمايت

معناي خداترسي در طاقت والايت

شرمنده ي احسان و اكرام تو، اعدايت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه