بانک غدیر صفحه 3624

صفحه 3624

بحارالانوار: ج 29 ص 37-35.

ابوبكر و عمر از هر فرصتي براي تثبيت موقعيت غصبي خود استفاده مي‌كردند و حتي در فكر اين بودند كه گاهي غافلگيرانه از اميرالمؤمنين عليه‌السلام اظهار رضايتي بگيرند تا از آن بعنوان تبليغ به نفع خود استفاده كنند. روزي ابوبكر با اميرالمؤمنين عليه‌السلام در كوچه بني‌النجار برخورد كرد و فرصت را غنيمت شمرده گفت: يا علي، بخدا قسم اگر كسي كه به او اطمينان داشته باشم شهادت دهد كه تو به خلافت از من سزاوارتري، آن را به تو مي‌سپارم!! حضرت فرمود:

اي ابوبكر، آيا احدي را مطمئن‌تر از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله سراغ داري؟ آنحضرت در چهار مورد براي من از تو و عمر و عثمان و عده‌اي از همراهيانت بيعت گرفت كه يكي از آنها روز غدير در بازگشت از حجة الوداع بود. آن روز همه‌ي شما گفتيد: شنيديم و اطاعت خدا و رسول را پذيرفتيم. پيامبر صلي اللَّه عليه و آله از شما پرسيد: خدا و رسولش بر شما شاهد باشند؟ همگي گفتند: آري، شاهد باشند. حضرت فرمود: پس بر يكديگر شاهد باشيد و حاضرين شما به غائبين برسانند و آنانكه شنيدند به كساني كه نشنيده‌اند برسانند. و شما گفتيد: قبول كرديم يا رسول اللَّه! سپس همگي برخاستيد و به پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و به من بخاطر اين كرامت خداوند تبريك گفتيد. عمر جلو آمد و بر كتف من زد و در حضور شما گفت: خوشا به حال تو اي پسر ابوطالب كه صاحب اختيار من و مؤمنين شدي!

[صفحه 45]

پس از قتل نماينده ابوبكر در فدك

بحارالانوار: ج 29 ص 62-46.

آنگاه كه ابوبكر و عمر فدك را غصب كردند و نماينده‌ي حضرت زهرا عليه‌السلام را از آنجا اخراج نمودند شخصي بنام «اشجع» را بعنوان نماينده‌ي خود به آنجا اعزام نمودند. اشجع گذشته از مقام غاصبانه‌اي كه بدست آورده بود، به مردم منطقه ظلم و اجحاف فراواني نمود بحدي كه اهل آنجا بعنوان شكايت نزد اميرالمؤمنين عليه‌السلام آمدند. اميرالمؤمنين عليه‌السلام بهمراه عده‌اي به آنجا آمدند تا او را از رفتارش باز دارند. اشجع در مقابل اميرالمؤمنين عليه‌السلام قرار گرفت و بر تصميم خود پافشاري كرد و در نتيجه بدست اصحاب حضرت كشته شد.

با رسيدن اين خبر به ابوبكر، عده‌اي را به سركردگي خالد بن وليد به منطقه فرستاد. اميرالمؤمنين عليه‌السلام با يك اشاره‌ي ذوالفقار خالد را از اسب به زير انداخت بطوري كه همه‌ي لشكر او وحشت كردند. حضرت رو به خالد كرد و فرمود:

واي بر تو اي خالد! چقدر مطيع خائنين و عهدشكنان هستي! آيا روز غدير براي تو قانع كننده نبود كه اكنون چنين تصميمي گرفته‌اي؟!

وقتي به مدينه بازگشتند بين اميرالمؤمنين عليه‌السلام و ابوبكر مطالبي رد و بدل شد و پس از جدا شدن از آنان اميرالمؤمنين عليه‌السلام به عباس عموي خود فرمود:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه