بانک غدیر صفحه 3663

صفحه 3663

الغدير: ج 1 ص 188.

اميرالمؤمنين عليه‌السلام نشسته بودند كه مردي وارد شد در حاليكه آثار سفر در وي ديده مي‌شد. عرض كرد: سلام بر تو اي مولا و صاحب اختيار من! حضرت فرمود: اين كيست؟ عرض كردند: ابو ايوب انصاري. حضرت فرمود: راه برايش باز كنيد! مردم راه باز كردند و جلو آمد و عرض كرد:

از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شنيدم كه مي‌فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه».

[صفحه 87]

مالك بن نويره: اي ابوبكر، بيعت غدير را فراموش كرده‌اي

نزهة الكرام (رازي): ج 1 ص 302-301.

مالك بن نويره رئيس قبيله‌ي بني حنيفه بود كه در اطراف مدينه سكونت داشتند. او از حاضرين در غدير بود و همه‌ي واقعه را به چشم خود ديده و به قبيله‌ي خود بازگشته بود و براي آنان شرح داده بود.

پس از انتشار خبر رحلت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله مالك بعنوان رئيس قبيله براي تجديد عهد با مولاي خود اميرالمؤمنين عليه‌السلام به مدينه آمد و يكسره به مسجد رفت ولي با تعجب ابوبكر را بر فراز منبر ديد. از همانجا صدا زد: «اي ابوبكر، بيعت علي عليه‌السلام در روز غديرخم را فراموش كردي؟ اين منبر جاي تو نيست كه بر آن خطابه مي‌خواني»! اين را گفت و به قبيله‌ي خود بازگشت و با ابوبكر بيعت نكرد.

ابوبكر ترسيد و براي مقابله با او بهانه‌اي كه براي ساير قبايل عرب بكار مي‌بست به ميان آورد. ابتدا فردي را فرستاد و بعنوان نماينده‌ي خليفه از او زكات طلب كرد. مالك گفت: زكات را بايد به امام داد، و ابوبكر امام نيست تا به او زكات بدهم!!

با آمدن اين پاسخ براي ابوبكر، حكم ارتداد آنان را صادر كرد و خالد را با لشكري به جنگ آنان فرستاد. مالك كه عمق توطئه را احساس كرده بود اذان و نماز بپاداشت تا تهمت را رد كرده باشد و بر همه معلوم كند كه منظور اينان از ارتداد نپذيرفتن ابوبكر است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه