بانک غدیر صفحه 3664

صفحه 3664

خالد كه دستور را از قبل گرفته بود در يك اقدام مزوّانه به آنان امان داد ولي سپس دستور داد در يك شبيخون آنان را اسير كنند و مردانشان را بكشند و زنانشان را اسير كنند. مالك بن نويره اولين شهيد راه غدير شد و خالد بي‌شرمانه در همان شب با همسر او همبستر گرديد، و معلوم شد اينان كه به مبارزه‌ي باصطلاح مرتدين آمده بودند، خودشان تا چه حد مرتد بودند.

[صفحه 88]

قيس بن سعد: بعد از غدير هيچ حجتي برايم نمانده

بحار الانوار: ج 29 ص 168-166.

در زمان ابوبكر، خالد بن وليد با لشكري به بهانه‌ي جنگ با مرتدين و براي محكم كردن پايه‌هاي سقيفه عازم طائف شد و از آنجا به سوي جده آمد. در كنار چشمه‌اي بنام «رويه» اميرالمؤمنين عليه‌السلام همراه مقداد و عمار و ابوذر و زبير و دو جوان ديگر با لشكر خالد مصادف شدند.

خالد با حركاتي نامناسب و سخناني نامربوط خواست كثرت جمعيت خود را در برابر اميرالمؤمنين عليه‌السلام به نمايش گذارد. حضرت شانه‌هاي او را گرفت و از اسب به زير آورد و او را كشان كشان تا آسيابي قديمي كه در آنجا بود برد و آهن وسط آسياب را با معجزه نرم كرد و بر گردن خالد پيچيد و طوق گردن او ساخت.

خالد با چنين وضعي نزد ابوبكر بازگشت و چاره جويي بسياري كردند ولي نتوانستند حلقه‌ي آهنين را از گردن او باز كنند. اين بود كه متوسل به بازوان قوي قيس شدند كه قوي‌ترين مرد مدينه به شمار مي‌آمد. قيس قسم ياد كرد كه قادر بر باز كردن آن نيست. در اينجا ابوبكر به قيس گفت: «تو نمي‌خواهي كاري انجام دهي كه امامت و حبيبت ابوالحسن از تو عيب بگيرد»! قيس در پاسخ او چنين گفت:

بخدا قسم اگر دست من با تو بيعت كرده ولي قلب و زبانم با تو بيعت نكرده است. بعد از روز غدير هيچ حجتي درباره‌ي علي عليه‌السلام براي من باقي نمانده است، و بيعت من با تو مانند كسي است كه تافته‌هاي خود را پس از محكم شدن رشته كند. اين كه گفتي: «علي امام من است»، من امامت او را انكار نمي‌كنم و از ولايت او اعراض نمي‌نمايم. چگونه پيمان شكني كنم در حاليكه درباره‌ي امامت و ولايت او عهدي با خدا بسته‌ام كه درباره‌ي آن از من سؤال خواهد كرد؟! …

تو با غصب ولايت او براي خود و نشستن در جاي او و ناميدن خود به نام او مرتكب جرمي عظيم شده‌اي … و اما اينكه مرا سرزنش كردي كه او مولاي من است، بخدا قسم او هم مولاي من و هم مولاي تو و هم مولاي همه‌ي مؤمنين است! آه! آه! اي كاش پافشاري مي‌كردم و قدرتي داشتم تا تو را مانند منجنيق به دور دستها پرتاب مي‌كردم!

[صفحه 89]

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه