بانک غدیر صفحه 3676

صفحه 3676

بحارالانوار: ج 37 ص 149 و 168. عوالم: ج 3: 15 ص 106.

براء بن عازب كسي است كه در روز غدير آنقدر به منبر پيامبر صلي اللَّه عليه و آله نزديك بود كه شاخه‌ي درختان را از بالاي سر پيامبر صلي اللَّه عليه و آله بلند كرده بود تا به حضرت

[صفحه 99]

اصابت نكند و حضرت در كمال آرامش سخنراني كند. وقتي اميرالمؤمنين عليه‌السلام‌در ميدان كوفه از همين شخص خواست تا درباره‌ي غدير شهادت دهد سرباز زد و به نفرين آنحضرت گرفتار شد.

او بعدها از عمل خود پشيمان بوده و داستان غدير را چنين نقل كرده است:

با پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در سفر حج بودم كه در غدير خم پياده شديم. دستور نماز جماعت داده شد و بين درختان براي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله جارو زده شد. حضرت نماز ظهر را خواند و دست علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام را گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلي علي مولاه، اللهم انصر من نصره و اخذل من خذله».

انس بن مالك: من در غدير از پيامبر شنيدم

اثبات الهداة: ج 2 ص 147، ص 44 ح 179.

انس بن مالك خدمتكار پيامبر صلي اللَّه عليه و آله بوده و در غدير همه‌ي ماجرا را از نزديك ديده و شنيده است. او يكي از كساني است كه در حساسترين موقعيت كه اميرالمؤمنين عليه‌السلام از او خواست در پيشگاه مردم به آنچه در غدير ديده شهادت دهد، از شهادت دادن سر باز زد. حضرت او را نفرين كرد و او در پيشانيش مبتلا به برص شد، بطوري كه قابل كتمان نبود و همه او را بعنوان نفرين شده‌ي اميرالمؤمنين عليه‌السلام مي‌شناختند.

انس پس از مبتلا شدن به نفرين حضرت تصميم گرفت هرگز ماجراي غدير را كتمان نكند و در هر جايي كه از او در اين باره سؤال شود به صراحت بيان كند. نمونه‌اي از آن چنين است كه گفت:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه