بانک غدیر صفحه 3860

صفحه 3860

از جمله اماماني كه سبب تأثيرپذيري تعداد زيادي از مستبصرين شده و به واسطه قضيه‌اي كه مربوط به او است گروهي شيعه شده‌اند، حضرت امام حسين‌عليه السلام و واقعه عاشورا است. واقعه‌اي كه شيعيان اگر به خوبي از آن استفاده كنند مي‌توانند تمام بشريت را از خواب غفلت بيدار كرده و به تشيع دعوت نمايند.

شيخ زهيرالحسّون مي‌گويد: «من از كتابخانه واتيكان در رم ديدن كردم. در بخش اختصاصي كتاب‌هاي اسلامي، بيش از هزار كتاب چاپ شده و خطّي درباره امام حسين‌عليه السلام‌يافتم. از مدير كتابخانه در اين باره سؤال كردم، او در جواب من گفت: «بزرگان واتيكان در اين مدت اخير مشاهده كرده‌اند كه تشيع در سطح عالم انتشار پيدا كرده و افراد بسياري در عالم، مذهب اهل بيت‌عليهم السلام را در آغوش گرفته‌اند. آنان پس از بررسي در عظمت اين حادثه پي برده‌اند كه سبب آن، انتشار مظلوميت امام حسين‌عليه السلام در مجالس حسيني و برپايي دسته‌هاي عزاداري از جانب شيعيان است. لذا آنان به نمايندگان واتيكان در سرتاسر عالم دستور دادند تا هر چه كتاب چاپ شده يا خطّي را كه درباره امام حسين‌عليه السلام تأليف شده جمع آوري كنند، تا از آن‌ها در نشر و گسترش مسيحيت از طريق نشر مظلوميت مسيح استفاده نمايند؛ زيرا مسيحيان معتقدند كه مسيح همانند حسين‌عليه السلام به دار آويخته شده و مظلومانه كشته شده است».(19)

الف - استاد مصري، ابوشريف، معروف به عبدالمجيد

او در نامه‌اي به يكي از خطباي حسيني مي‌نويسد: «يك روز در حالي كه در دستانم راديوي كوچكي بود، به دنبال موج قاهره بودم. تنها در اتاقم نشسته بودم، در همان حال كه موج را مي‌چرخاندم ناگهان صدايي گوارا و دل‌انگيز به گوشم خورد، موج راديو را بر آن نگه داشتم. اين صدا با تمام صداهايي كه قبلاً شنيده بودم فرق مي‌كرد. كم كم توجّه‌ام را به خودش جلب كرد. دقت كردم، فهميدم شخصي درباره امام حسين‌عليه السلام و از حادثه تلخي كه در كربلا به وقوع پيوسته، سخن مي‌گويد. نمي‌دانم در چه ماهي از ماه‌هاي سال بود، گمانم در ماه محرّم بود.

تا به آن روز من هنوز مسأله گريه بر امام حسين‌عليه السلام را نمي‌دانستم. ولي با شنيدن بخشي از واقعه كربلا از آن خطيب، در دلم حزني شديد احساس نمودم. در آن حين زار زار گريستم و اشك ديدگانم بدون اراده و با شدّت و حرارت، جوشش داشت. من چنان گريه‌اي تلخ و با سوزش داشتم كه هرگز در طول عمرم مثل آن را ياد ندارم، اين حالت در وجود من تا آخر كلام خطيب ادامه داشت، حالتي كه تمام وجود مرا در برگرفته و در آن تأثير گذاشت... .

او در ادامه سخنانش مي‌گويد: «... بعد از اين زمان بود كه افق‌هاي جديد و گسترده در پيش چشمانم نسبت به كشته شده اشك‌ها، امام حسين‌عليه السلام باز شد».(20)

او بعد از آن واقعه تشيع را انتخاب كرده و با سفر به ايران يكي از مجريان تلويزيون مي‌شود.

ب - استاد صائب عبدالحميد

او در كتاب خود «منهج في الانتماء المذهبي» قصه استبصار خود را چنين بازگو مي‌كند: «آري اين چنين بود، شروع آن با حسين‌عليه السلام چراغ هدايت، بود. با حسين‌عليه السلام كشتي نجات شروع شد. شروعي كه من آن را قصد نكرده بودم، بلكه او مرا قصد نمود، و خداوند مرا به حسن استقبال از آن موفّق گردانيد و دست مرا گرفته و به عتبه‌هاي آن رساند... و آن، روزي بود كه صدايي حزين به گوشم خورد. چه بسا آن صدا قبل از آن نيز بارها به گوشم رسيده بود ولي از آن بي توجّه گذر كرده بودم و بر روي آن پرده‌ها انداختم، او نيز به من بي توجّهي كرد. ولي اين بار مرا به خود دعوت نمود، در حالي كه من در كنار خلوتي يا شبيه آن بودم. به جهت آن صدا، تمام مشاعر و حواسّ من به لرزه درآمد و من نيز تمام احساس و عواطفم را بي اختيار در اختيار او قرار دادم... .

آن صدا مرا به سوي خود جذب كرد... و امواج متلاطم و زبانه‌هاي شعله پراكنده‌اش هر لحظه بر من اصابت مي‌نمود. تا به حدّي كه كبرياي وجودم را نزد خود ذوب نمود و تمام وجودم را سراسر گوش كرده و به خود متوجّه ساخت. من با آن صوت به حركت درآمدم و با وقايعي كه نقل مي‌كرد، زندگي كرده، در آن‌ها ذوب مي‌شدم... و با آن قافله سير مي‌نمودم، و هر كجا كه فرود مي‌آمدند، من نيز فرود مي‌آمدم و به دنبال آنان تا به آخر، گام‌هاي خود را برداشته و راه را پيمودم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه