بانک غدیر صفحه 3975

صفحه 3975

1 - اگر پيامبرصلي الله عليه وآله اين راه را براي خلافت برگزيده بود، مي‌بايست، مردم را در اين باره توجيه نموده و براي فرد انتخاب شده و افراد انتخاب كننده شرايطي بيان مي‌كرد، در حالي كه مي‌بينيم چنين اتفاقي نيفتاده است. بنابراين اگر بنا بود كه امر خلافت، شورايي باشد بايد آن را مكرر و با بياني صريح و بليغ بيان مي‌داشت.

2 - نه تنها پيامبرصلي الله عليه وآله نظام شورايي را بيان نكرد، بلكه هرگز مردم صلاحيّت و آمادگي چنين نظامي را نداشتند، زيرا اينان همان كساني بودند كه در قضيه بناي «حجرالاسود» با يك ديگر در نصب آن نزاع كرده و هر قبيله‌اي مي‌خواست آن را خود نصب كند تا اين افتخار نصيب او گردد كه نزديك بود، اين نزاع به جنگي تبديل شود. تنها پيامبرصلي الله عليه وآله با تدبير حكيمانه خود اين نزاع را خاموش كرد و با قرار دادن حجر الاسود در ميان پارچه‌اي از تمام اقوام دعوت كرد تا نماينده آنان در نصب حجرالاسود سهيم باشد.

در غزوه «بني المصطلق» يك نفر از انصار و يكي از مهاجرين در مسئله‌اي نزاع كردند و هر كدام قوم خود را به ياري خواست، نزديك بود جنگ داخلي در گرفته و دشمن بر مسلمين مسلّط گردد كه باز هم پيامبرصلي الله عليه وآله آنان را مورد سرزنش قرار داده و از ادعاهاي جاهلي برحذر داشت.

همان مردم هستند كه در مسئله خلافت بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله اين چنين اختلاف كرده و تعدادي از انصار و مهاجرين در سقيفه با ادعاهاي واهي و بي اساس خود، حقّ خلافت را از آنِ خويش دانستند. در آخر هم با لگدكوب كردن صحابي (سعد بن عباده) مهاجرين حكومت و خلافت را براي خود تمام نمودند.

3 - گفته شد كه پيامبرصلي الله عليه وآله وظايف ديگري غير از تلقي و تبليغ وحي داشته است. مسلمين بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله به كسي احتياج داشتند تا خلأاي را كه با رحلت پيامبر حاصل شده بود جبران كند و آن هم كسي غير از علي‌عليه السلام و اهل بيتش نبود.

لذا از علي‌عليه السلام سؤال شد: چرا تو از همه بيشتر از پيامبرصلي الله عليه وآله روايت نقل مي‌كني؟ فرمود: «لأني كنت اذا سألته انبأني و اذا سكتّ ابتدأني»؛(55) «زيرا من هر گاه از پيامبرصلي الله عليه وآله سؤال مي‌كردم مرا خبر مي‌داد و هر گاه سكوت مي‌كردم او شروع به حديث گفتن مي‌كرد.»

پيامبر بارها فرمود: «انا دارالحكمة و عليّ بابها»؛(56) «من شهر حكمت و علي دروازه آن است.»

هم چنين فرمود: «انا مدينة العلم و عليّ بابها، فمن اراد العلم فليأت الباب»؛(57) «من شهر علم و علي دروازه آن شهر است، هر كس اراده علم مرا دارد بايد از دروازه آن وارد شود.»

نتيجه اين كه: با ردّ احتمال و راه اول و دوّم، راه سوّم كه همان تعيين و نصب خليفه از جانب رسول خدا است، متعيّن مي‌گردد.

برتري امام علي‌عليه السلام بر ساير صحابه‌

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه