بانک غدیر صفحه 3990

صفحه 3990

توضيح

يكي از مهمترين ادله ولايت و امامت و خلافت بلا فصل حضرت علي‌عليه السلام حديث معروف «غدير خم» است. مطابق اين حديث پيامبر اكرم‌صلي الله عليه وآله حضرت اميرعليه السلام را از جانب خداوند متعال به امامت بعد از خود منصوب كرده است. سند اين حديث چگونه است؟ بر چه مطالبي دلالت دارد؟ اهل سنت درباره آن چه مي‌گويند و چه شبهاتي را درباره اين حديث مطرح كرده‌اند؟ اينها مطالبي است كه در اين بحث مطرح خواهيم كرد.

واقعه غدير

در دهمين سال هجرت، رسول خداصلي الله عليه وآله قصد زيارت خانه خدا را نمودند، فرمان حضرت مبني بر اجتماع مسلمانان، در ميان قبايل مختلف و طوائف اطراف، اعلان شد، گروه عظيمي براي انجام تكاليف الهي (اداي مناسك حج) و پيروي از تعليمات آن حضرت، به مدينه آمدند. اين تنها حجّي بود كه پيامبر بعد از مهاجرت به مدينه، انجام مي‌داد، كه با نام‌هاي متعدد، در تاريخ ثبت شده است؛ از قبيل: حجة الوداع، حجة الاسلام، حجة البلاغ، حجة الكمال و حجة التمام.

رسول خداصلي الله عليه وآله، غسل كردند. دو جامه ساده احرام، با خود برداشتند: يكي را به كمر بسته و ديگري را به دوش مبارك انداختند، و روز شنبه، 24 يا 25 ذي‌قعده، به قصد حج، پياده از مدينه خارج شدند. تمامي زنان و اهل حرم خود را نيز، در هودج‌ها قرار دادند. با همه اهل‌بيت خود و به اتفاق تمام مهاجران و انصار و قبايل عرب و گروه بزرگي از مردم، حركت كردند.(137) بسياري از مردم به علت شيوع بيماري آبله از عزيمت و شركت در اين سفر باز ماندند با اين وجود، گروه بي‌شماري با آن حضرت، همراه شدند. تعداد شركت كننده‌ها را، 114 هزار، 120 تا 124 هزار و بيشتر، ثبت كرده‌اند؛ البته تعداد كساني كه در مكه بوده، و گروهي كه با علي‌عليه السلام و ابوموسي اشعري از يمن آمدند به اين تعداد افزوده مي‌شود.

بعد از انجام مراسم حج، پيامبر با جمعيت، آهنگ بازگشت به مدينه كردند. هنگامي كه به غدير خم، رسيدند، جبرئيل امين، فرود آمد و از جانب خداي متعال، اين آيه را آورد: « يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»؛(138) «اي رسول ما! آن چه از جانب پروردگارت به تو نازل شده به مردم ابلاغ كن.» جحفه، منزلگاهي است كه راه‌هاي متعدد، از آن‌جا منشعب مي‌شود. ورود پيامبر و يارانش به آن‌جا، در روز پنج‌شنبه، هجده ذي‌الحجّة صورت گرفت.

امين وحي، از طرف خداوند به پيامبر امر كرد تا علي‌عليه السلام را ولي و امام، معرفي كرده و وجوب پيروي و اطاعت از او را به خلق ابلاغ كند.

آنان كه در دنبال قافله بودند، رسيدند، و كساني كه از آن مكان عبور كرده بودند، باز گشتند. پيامبر فرمود: خار و خاشاك آنجا را برطرف كنند. هوا به شدت گرم بود، مردم، قسمتي از رداي خود را بر سر و قسمتي را زير پا افكندند و براي آسايش پيامبر، چادري تهيه كردند.

اذان ظهر گفته شد و پيامبر، نماز ظهر را با همراهان، ادا كردند. بعد از پايان نماز، از جهاز شتر، محل مرتفعي ترتيب دادند.

پيامبر با صداي بلند، همگان را متوجه ساخت و خطبه را اين‌گونه آغاز فرمود: «حمد، مخصوص خداست، ياري از او مي‌خواهيم، به او ايمان داريم، و توكل ما بر اوست. از بدي‌هاي خود و اعمال نادرست به او پناه مي‌بريم. گمراهان را جز او، پناهي نيست. آن كس را كه او راهنمايي فرموده گمراه كننده‌اي نخواهد بود. گواهي مي‌دهم معبودي جز او نيست و محمّد بنده و فرستاده اوست. پس از ستايش خداوند و گواهي به يگانگي او فرمود: اي گروه مردم! خداوند مهربان و دانا مرا آگاهي داده كه دوران عمرم به سر آمده است. هر چه زودتر دعوت خدا را اجابت و به سراي باقي خواهم شتافت. من و شما هر كدام برحسب آن چه بر عهده داريم، مسئوليم. اينك انديشه و گفتار شما چيست؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه