بانک غدیر صفحه 4136

صفحه 4136

به ديگر سخن اين كه درگير شدن آن حضرت در سه جنگ يادشده به منظور دفاع بوده است.

غدير و حقيقت آزادي

براي درك بهتر آزادي و اين كه منشأ تمام آزادي‌هايي كه در دنياي غرب امروز از آن سخن گفته مي‌شود - اگر چه دستخوش نادرستي‌ها شده - اميرالمؤمنين عليه السلام است، ذكر نمونه‌هايي از آزادي عملي حضرت علي‌عليه السلام در زمان حكومت‌شان لازم است.

اميرالمؤمنين عليه السلام در ماه‌هاي اوليه حكومت‌شان در مواجهه با كساني كه شريعت پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم را تحريف كرده، نماز نافله در ماه مبارك رمضان را به جماعت به جا مي‌آوردند، در مقام حاكم اسلامي و كسي كه از سوي پيامبر «ولي» معرفي شد، انجام فريضه نافله شب‌هاي ماه مبارك رمضان را نهي و به فرادا گزاردن آن دستور دادند. كه موجي از اعتراض حضرت را در ميان گرفت. پرواضح است كه اين اقدام سرپيچي از فرمان امام‌عليه السلام و مقاومت در برابر حكمي واقعي بود كه از سوي پيامبر تشريع شد. اميرالمؤمنين علي‌عليه السلام براي گفته خود به عمل رسول اللَّه‌صلي الله عليه وآله وسلم استدلال فرمود، به اين معنا كه پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم به عنوان پايه‌گذار نماز جماعت، هرگز خواندن نافله را به جماعت دستور ندادند و خود نيز چنين نكرده، بلكه از گزاردن نافله به جماعت بازداشتند.

اين استدلال آن چنان محكم و متين بود كه معترضان و اشكال‌تراشان، نتواستند بر استدلال امام‌عليه السلام خدشه وارد كنند، در عين حال همان‌ها عليه اقدام اميرالمؤمنين‌عليه السلام در بازداشتن از خواندن نافله به جماعت تظاهرات كردند. حضرت نه تنها مانع تظاهرات اعتراض‌كنندگان نشد، بلكه به امام حسن مجتبي‌عليه السلام فرمودند: به آنان بگو هر چه مي‌خواهند بكنند. منظور امام اين بود كه چنانچه اصرار دارند، نافله را به جماعت بخوانند. عملكرد حضرت‌عليه السلام بيان‌گر جامعه‌اي آزاد بود و حتي آنان كه در پي باطل بودند و باطل‌طلبي‌شان نيز آشكار بود امام‌عليه السلام آنان را آزاد گذارد. مخالفان به همين مقدار بسنده نكردند، بلكه فضايل اخلاقي امام‌عليه السلام را - العياذ باللَّه - خواندند و مي‌گفتند: «فيه دعابة؛ او شوخ طبع است». كساني اين مطلب را مطرح مي‌كردند كه مي‌دانستند اميرالمؤمنين‌عليه السلام عمل و سخني غير از حق ندارد و حق محض است. نيز از پيامبر گرامي اسلام‌صلي الله عليه وآله وسلم شنيده بودند كه مي‌فرمود: «الحق مع علي وعلي مع الحق».(347) آنان فراموش نكرده بودند كه پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم نماز نافله ماه مبارك رمضان را فرادا مي‌خواندند و اقامه اين نماز به جماعت جلوگيري نمودند، امّا در مخالفت خود اصرار داشتند.

در ماجراي جنگ جمل جنگ‌افروزان بر ضد اميرالمؤمنين‌عليه السلام شكست خوردند و سردمداران جنگ پس از شكست در كاروانسرايي در بصره مخفي شدند. يكي از اين فراريان عايشه بود. حضرت علي‌عليه السلام سوار بر اسب و در حالي كه جمعي از اصحاب مسلح او را همراهي مي‌كردند وارد كاروانسرا شدند و در مقابل اتاقي كه عايشه در آن مخفي شده بود رفته، با خطابي عتاب‌آلود به عايشه فرمودند: «آيا پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم به تو فرمان داده تا چنين كني؟ سپس فرمودند: آماده باش تا تو را به مدينه بفرستم.

طبيعي است كه در جريان جنگ عده‌اي كشته مي‌شوند كه وابستگاني از قبيل: زن، فرزند، خواهر و … دارند. در جمل نيز وضع به همين منوال بود و بازماندگان كشتگان در كاروانسرا حضور داشتند. آنان در مقابل حضرت قرار گرفته، بر ضد امام شعار مي‌دادند: هذا قاتل‌الأحبة؛(348) اين كشنده محبوبان ماست. حضرت مجدداً در مقابل اتاق عايشه قرار گرفتند. چون زنان تظاهركننده، واكنشي از حضرت نديدند جرأت بيشتري پيدا كرده، شعارهاي خود را بر ضد حضرت تكرار كردند. برخي اصحاب كه همراه حضرت‌عليه السلام بودند قصد داشتند زنان تظاهركننده را ساكت كنند، ولي حضرت مانع شدند و فرمودند: به آنان كاري نداشته باشيد و حتي آنان را به سكوت وادار نكنيد.

اميرالمؤمنين علي‌عليه السلام در هنگام خروج از كاروانسرا در مقابل تظاهركنندگان لحظه‌اي توقف كردند و جمله‌اي را فرمودند كه تاريخ هرگز نمونه آن را ثبت نكرده و نخواهد كرد. آزادترين كشورهايي كه مدعي آزادي‌اند نيز نمي‌توانند چنين ادعايي كنند. حضرت لحظه‌اي توقف فرمودند و به اتاق‌هايي كه جنگ‌افروزاني در آنها پنهان شده بودند اشاره كرده، فرمودند: اگر من قاتل‌الاحبة بودم، جنگ‌افروزاني كه در اتاق‌ها پنهانند را مي‌كشتم.

قوانين جنگي تمام دنيا مقرر مي‌دارد كه پس از پايان جنگ، فرماندهان جنگ را دستگير مي‌كنند، گاهي به حبس و گاهي به اعدام محكوم مي‌شوند، ولي حضرت علي‌عليه السلام چنين نكردند. آيا كسي مي‌تواند ادّعا كند كه در حكومت اميرالمؤمنين‌عليه السلام آزادي نبود؟ به يقين اگر به ديده انصاف به حكومت علي‌عليه السلام بنگريم خواهيم ديد كه حضرتش حكومتي كاملاً آزاد به وجود آورد و همگان در سايه حكومت او از آزادي كامل برخوردار بودند.

جنگ صفين كه بر حضرت علي‌عليه السلام تحميل شد، در آن جنگ شماري از اصحاب، از حضرت خواستند به حكميت تن بدهند. مي‌بينيم كه امام‌عليه السلام به افراد آزادي بيان داد(349) و حكميت را پذيرفت. كار به همين جا خاتمه نيافت و آنان پس از ماجراي حكميت، با تظاهرات و شعارهايي چون «لا حكم إلا للَّه» كه مغالطه‌اي بيش نبود در مقابل حضرت قرار گرفتند. اين شعار در مسجد نيز سر داده شد، امّا اميرالمؤمنين‌عليه السلام كه قوي‌ترين و بيشترين قدرت و بزرگ‌ترين حكومت دنيا را بر عهده داشتند هرگز آنان را به جهت اعتراض‌شان محاكمه نكرده و حتي اجازه ندادند به اين دليل كيفر شوند.(350)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه