بانک غدیر صفحه 4303

صفحه 4303

اين سخن صراحت دارد كه هدايت و آشنا كردن مردم با احكام دين و وظايف شرعي‌شان جزء وظايف مهم ماست، چراكه ما در مقام روحاني كاري جز هدايت مردم نداريم و وقت‌مان صرف همين مسئوليت مي‌شود، لذا نبايد آن را در مقابل بهايي ناچيز و فروتر از بهاي وظيفه‌مان بفروشيم و آن بهاي ناچيز به معناي پرداختن به نوافلي است كه به فريضه لطمه مي‌زند. يادآوري مجدد اين مطلب را لازم مي‌دانم كه پرداختن به نوافل ضرورت دارد و نيز مي‌كوشيم از اين نوافل سهمي داشته باشيم، زيرا همين نوافل، دعاهاي ماه رجب، شعبان و ماه مبارك رمضان با عبارت‌هاي والايي كه دارند، موجب تزكيه نفس مي‌شوند.

وانگهي واجب است انسان، ملكه تقوا را حاصل كند، يعني در خود به وجود آورد كه از نافرماني خدا - اگرچه صد در صد سود دنيايي‌اش را تأمين كند - بيزار و گريزان باشد و در امر عبادت خداوند - هرچند او را به زحمت اندازد - شادمان باشد. البته نبايد غفلت كرد كه آن مقدار از نوافل مؤثر در تزكيه نفس، فريضه است، اما نسبت آن در افراد، تابع شرايط محيط زندگي و جامعه، متفاوت است و اين تفاوت به حسب تفاوت درك افراد است، اما در هر حال انسان در حد دركي كه خدا به او داده تأمل كند، همين مقدار كافي است.

اگر انسان به اين مرحله از درك برسد، مصداق كسي خواهد بود كه اميرالمؤمنين عليه السلام او را دعا كرده، فرمود:

رحم اللَّه امرءً عرف نفسه ولم يتعّد طوره؛(450) خداي رحمت كند كسي را كه [قدر خويشتن را شناسد و از حد [ي كه برايش مقرر شده]درنگذرد.

به يقين يكي از موارد خودشناسي اين است كه انسان وظيفه واجب را قرباني مستحب و نوافل نكند، اما هر دو مطلب مورد اشاره اميرالمؤمنين (خودشناسي و از حد درنگذشتن) مشكل است و بدين معناست كه انسان دست از افراط و تفريط بردارد، نه آن‌چنان به دنبال انجام نوافل باشد كه فرايض را از دست بدهد و نه آن‌گونه كه از تزكيه نفسِ فراهم‌آمده از خواندن دعاهاي با مضامين عالي محروم بماند.

بنابراين شما اين توانايي را داريد با تدارك برنامه‌هايي، به تدريج موش‌پرستي، گاوپرستي و ديگر گرايش‌هاي اعتقادي نادرست را از ميان برداريد و - البته - اگرچه از بين بردن كامل اين اعتقادات ممكن نيست، ولي وجودشان كم‌رنگ و در حد هيچ خواهد شد. اين مطلب را نيز به خاطر بسپاريم كه پيروان اين گونه اديانِ بي‌مبنا و اساس، اگر بيشترشان جاهل مقصر باشند، اما معاند نيستند و با دليل و سخن مبتني بر منطق و حق به راه خواهند آمد.

پس ما به عنوان وظيفه‌داران هدايت افراد، بايد فرايض را - كه يكي از عناصر مهم آن ارشاد خلق خداست - به طور كامل رعايت كنيم و از نوافل - آن مقدار كه واجب است - در تزكيه نفس بهره گيريم.

درسي از مكتب اميرالمؤمين عليه السلام‌

تعبيري از اميرالمؤمنين عليه السلام درباره خوارج بيان شده است كه در حقيقت معجزه است. ماجرا از اين قرار است: «خوارج پس از تحميل حكميت بر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به ايشان مي‌گفتند: تو - العياذ باللَّه - كافري و بايد به كفر خود اقرار، سپس استغفار كني تا بپذيريم».

آنان بر اساس همين ادعا با حضرتش از در جنگ درآمدند و يارانش را كشتند و او را واجب القتل مي‌خواندند. آنان در جنگ با اميرالمؤمنين عليه السلام شكست خوردند، اما همچنان بر افكار پليد خود پاي‌ورزي و حضرتش را آماج زخم‌زبان و نارواگويي مي‌كردند. اين روند پس از جنگ نيز ادامه داشت. روزي اميرالمؤمنين عليه السلام به مسجد كوفه رفت و مشغول نماز شد. در همين حال يكي از بازماندگان خوارج، با صداي بلند [خطاب به حضرت] اين آيه را خواند:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه