بانک غدیر صفحه 4600

صفحه 4600

و از اين رو كه از واقع جوامع اسلامي و درگيري با استعمار و لزوم تفاهم مسلمين نيك آگاهي داشت، همواره از علماي اهل سنت تجليل مي‌كرد، و چاپ كتابهاي پرماده‌ي آنان را توصيه مي‌نمود، و خود در اين راه پيش مي‌افتاد، و علماي شيعه را در حركات اجتماعي به تماس با علماي اهل سنت و كمك گرفتن از آنان و كمك رساند به آنان دعوت مي‌كرد، كه از جمله در مورد يكي از حوادث، كه در سنين اخير، براي اسلام و مسلمين پيش آمد، علامه‌ي اميني به آيت الله سيد ابوالقاسم خوئي، پيشنهاد كرد كه از فقها و قضات و مفتيان بزرگ اهل سنت كمك بخواهد، و او خواست و نتيجه هم داد.

[صفحه 213]

در اينجا و در اين حالات، گاه ممكن بود كسي در او احساس تضاد كند و نه چنين بود. او دچار تضاد نبود. او به وحدت اسلامي معتقد بود و «الغدير» را براي همين نوشت، نوشت تا شيعه را درست بشناسد و در مقياس جهاني تثبيت كند و بدينگونه رشته‌هاي استعمار را پنبه سازد و اتهاماتي را كه به شيعه زده بودند بزدايد و اتحاد اسلامي را با ايجاد معرفت صحيح نسبت به شيعه در سطح جهاني قوام بخشد چنانكه نظر ناقدان را در اين باره نوشتيم. او «الغدير» را نوشت تا به حساب تأليفات جاهلانه يا استعمار املا كرده، كه براي تفرقه افكني و تجزيه آفريني نشر يافته بود، برسد و رسيد. اما در قلمرو عرضه‌ي معتقدات و ايدئولوژيها، و در مقام بحث و استدلال معتقد به صراحت بود. و به همان اصل ديني كه علماي سني و شيعه در طول تاريخ اسلام بدان معتقد بوده‌اند احترام مي‌گذاشت. اصلي كه مي‌گويد، هر كس بايد- به صورتي- در عقايد خود مجتهد باشد نه مقلد. بدين جهت براي ملت اسلام كتابي استدلالي و روشنگر نوشت. او عقيده داشت كه فرزندان اسلام بايد در انديشه و ايمان حر باشند و حريت داشته باشند.از اين رو در سطح بحث و بازسازي اذهان، مباحث خويش را درباره‌ي روشن كردن گذشته و نقد تاريخ و تبيين حركات اجتماعي و تفسير سر انحطاط مسلمانان دنبال مي‌كرد. و اين بود كه استاد عباس محمود العقاد كتابش را از استاد محمد عبدالغني حسن مي‌گرفت و مي‌خواند و درباره‌اش مقاله مي‌نوشت. استاد عادل غضبان- مدير مجله‌ي الكتاب قاهره- در شماره‌اي پس از شماره‌اي، در مجله، به شناساندن «الغدير» مي‌پرداخت. استاد عبدالفتاح عبدالمقصود، موقعيت دانشگاهي خويش را، در دانشگاه اسكندريه، به خطر مي‌افكند و از نوشتن معرفي‌نامه براي «الغدير» دست بر نمي‌داشت. استاد علاءالدين خروفه- از عالما الازهر- همواره آرزوي ديدن نويسنده‌ي «الغدير» را داشت و در روزنامه‌هاي پر انتشار قاهره به معرفي و دفاع از كتاب مي‌پرداخت. مراجع نجف و قم گراميداشت و ترويج «الغدير» را وظيفه مي‌دانشتند. شيخ مجتبي

[صفحه 214]

قزويني- عالم رباني و متأله اخير خراسان- پيشنهاد مي‌كرد كه «الغدير» جزو كتب درسي حوزه‌هاي روحاني شيعه قرار گيرد. شيخ محمد سعيد دحدوح- امام جمعه و جماعت حلب از اهل سنت- جلسه‌ي «الغدير» تشكيل مي‌داد. جوانان حلب كه نويسنده‌ي «الغدير» را نديده بودند، چون با كسي از مسافران نجف روبرو مي‌شدند چشمان او را مي‌بوسيدند كه تو، نويسنده‌ي «الغدير» و فرا دارنده‌ي اين مشعل هدايت را ديده‌اي! دبيران دبيرستانهاي مكه «الغدير» را مي‌خواستند تا، بر خلاف برنامه هم كه شده، حقايق وحي بنياد آن را به نوجوانان سرزمين وحي بياموزند. دكتر صفا خلوصي به ترجمه‌ي كتاب به انگليسي مي‌پرداخت. استاد احمدعلي جوهر امروهوي -به پيشنهاد و كوشش حضرت سيد ابوالحسين حافظيان- «الغدير» را به زبان اردو بر مي‌گردانيد و …

و همينسان در سفرهايي كه مي‌كرد، همواره مورد تجليل عالمان مذاهب قرار مي‌گرفت. استادان دانشگاهها به استقبال او مي‌شتافتند. دانشمندان و مديران كتابخانه‌ها- از سني و شيعه- از سر اخلاص وسايل تحقيق را در اخيتار او مي‌گذاشتند. عالمان سنت با او تماس مي‌گرفتند. شاعران در گراميداشت او چكامه‌ها مي‌سرودند. متصديان كتابخانه‌ها نشريات و فهرست كتابخانه‌هاي خويش را به او تقديم مي‌كردند. او نيز انتشارات دائرةالمعارف عثماني حيدرآباد دكن را تهيه مي‌كرد. تأليفات با ارزش اهل سنت را به چاپ مي‌رسانيد. و چه بسيار از تأليفات با ارج آنان را كه استنساخ كرد، يا عكس گرفت و از سرزمينهاي مختلف با خود به نجف آورد و به شيعه شناساند.

امانت

در صفحات گذشته، درباره‌ي لحن و چگونگي تعبير گفتگو كرديم. اكنون

[صفحه 215]

بجاست كه به امانت شگرف صاحب «الغدير» - به عنوان يك مؤلف مسلمان- نيز اشاره كنيم. مي‌دانيم كه در تأليفاتي كه پايه‌ي آنها بر نقل استوار است، تنها جوهر اصلي و مايه‌ي وثوق، امانت است. اگر در چنين كتابها امانت رعايت نشود، هيچ است. و دريغا كه چه بسياري از آنان كه به عنوان محقق و مورخ و عقايد نويس معرفي شده‌اند، از اين صفت كه جوهر كار و الفباي مكتب است بي‌بهره بوده‌اند و هستند. و يكي از جريانات «الغدير»، همين مچ گرفتنهاست و روشن كردن نقلهاي تقطيعي [214] يا مكذوب.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه