کتابخانه بالقرآن

بانک غدیر صفحه 4927

صفحه 4927

پس اگر مي بينيد دانشمندان اهل تسنن ، حديث غدير را نگاشته اند، يا درباره فضايل علي (ع ) تاءليفها به يادگار گذاشته اند، به شگفتي ميفتد. چه ، اين مردان حديث دان كه اطلاعات سرشاري از گفته هاي پيغمبر عزيز داشتند، خوب مي دانستند كه اين همه سفارش و پي گيري ، براي روشن كردن يك حقيقت اصولي بوده است كه سعادت و آسايش دو جهان و ترقي و پيشرفت مسلمانان ، وابسته به آن است . درست است كه عواطف مذهبي و شرايط محيط، بيش از اين آزادشان نگذاشت ، ولي باز حق را نوشتند و به دست آيندگان سپردند و امانتي را كه لازمه شخصيت حديث دان است رعايت كردند.

آري علماي اهل تسنن به اين اندازه اكتفا نكردند كه حديث غدير را با اسناد و مداركش در كتابهاي خود نقل كنند - با اينكه نسبت به آن ، چنانكه ديديم ، توجهي بسزا كردند - بلكه از ديرباز درصدد برآمدند كه جداگانه درباره آن دست به تاءليف زنند؛ تا متن خطبه غدير را كه آخرين خطابه مفصل و اجتماعي پيغمبر اسلام و دستور جامع نهايي بود، از فراموش شدن و تحريف مصون بدارند و ابهام گذشت زمان را از سطور تابناكش بزدايند.

اينك نام چند تن از مورخان و حديث دانان مشهور، و كتابي را كه هر يك ، مستقلا راجع به حديث غدير نوشته اند ذكر مي كنيم :

1 - حافظ ابوجعفر محمد بن جرير طبري ، مؤ لف تاريخ و تفسير مشهور (م : 310) (37)، تاءليفش در اين موضوع ، (الولاية في طرق حديث الغدير) نام دارد.

شمس الدين ذهبي شافعي ، دانشمند و مورخ معروف مي گويد: (محمد بن جرير در فضائل علي كتابي نوشت و بر صحت حديث غدير دليل آورد... من يك جلدش را ديدم و از فراواني مدركها و سندهايش به حيرت افتادم ). ياقوت حموي مي گويد: (طبري را كتابي است در فضائل علي بن ابيطالب كه ابتدا راجع به صحت اخباري كه درباره غدير خم رسيده ، سخن گفته است .) و عمادالدين دمشقي مي گويد: (كتابي ديدم از طبري در دو جلد قطور كه در آن ، احاديث غدير را فراهم آورده بود.) (38)

2 - حافظ ابن عقده همداني (م : 333)، كتاب (الولاية في طرق حديث الغدير)

3 - حافظ ابوبكر جعابي (م : 355)، كتاب (من روي حديث غديرخم ) .

4 - حافظ دارقطني بغدادي (م : 385)، (رساله در اسناد حديث غدير).

5 - حافظ ابوسعيد سجستاني(م : 477)،كتاب (الدراية في حديث الولايه ) (در 17 بخش ).

6 - حافظ ابوالقاسم حسكاني (م : پس از 490)، كتاب (دعاة الهداة الي اداء حق الموالاة ).