بانک غدیر صفحه 4939

صفحه 4939

همانا كتاب (الغدير) شما، با اين سنت و ادب و عمل و تاريخ و مباحث فني ، درسهاي اخلاقي و حقايق و تتبعات و اقوالي كه در آن است ، مي سزد كه انسان بر آن اطلاع يافته همه اش را فراگيرد، و وظيفه هر مسلماني است كه اين كتاب را به دست آورد؛ تا بداند چگونه مورخان در بيان حقيقت كوتاهي كردند و حقيقت كجاست ؛ تا بدين وسيله كوتاهي و سهل انگاري آنان را جبران كنيم و به اجر و پاداشي كه براي پابرجا كردن حقايق و پيروي فرمان خدا و يكي ساختن عقايد و مذاهب و ايجاد اتحاد هست برسيم . شايد در آن صورت بتوانيم نهضت كنيم ؛ و هم كساني كه وضع كنوني مسلمين ؛ دردناكشان ساخته است ، نهضت كنند. شايد همه بيدار شوند و رستگاري و پايداري و سرافرازي و نيرويشان بازگردد. و اين كار بر خداوند دشوار نيست ...(69)

شيخ محمد سعيد دحدوح (70)

... (الغدير) اموري را پي ريزي كرد؛ اوهامي را ريشه كن ساخت ؛ حقايقي را پابرجا كرد؛ چيزهايي را به ثبوت رسانيد كه ما نمي دانستيم و گفته هايي را باطل كرد كه ما چندين قرن را با اعتقاد به آنها سپري كرديم . آري حوادث گذشته اين گونه كهنه شده بود كه مي گفتيم : سر منشاء آنها را نمي دانيم . در اسرار آنها نيز فكر نمي كرديم . با اينكه لازم است حوادث و پيشامدها اخباري به ما بياموزد كه بناي عالي فكر و بررسي را درباره قضاياي تاريخ بر آن بالا بريم .

امروزه بر هر محققي لازم است كه اين مباحث را بداند؛ نه براي اينكه آتش اختلاف را دامن زند يا كينه ها را برانگيزد، بلكه براي اينكه به مردم جهان بفهماند حق چيست و شيعيان (مرتضي ) كيانند و اين مهر و دوستي نسبت به خاندان پاك نبوت از كجا با جان آنان در آميخته است و سرچشمه اين عواطف كجاست و اين اموري كه به دروغ و ستم به آنان مي بندند كدام است ؟

... ما پيش از اين ، از استادان و مؤ لفان مي شنيديم - اگر نمي دانستند و مي گفتند، خدا از آنان درگذرد - كه حديث غدير، داستاني دروغ بوده ، كه شيعه آن را ساخته است و پادشاهان شيعه براي احتياجات سياسي خود آن را تاءييد كرده اند.

اين ، مقدار دانش ما، بلكه مقدار دانش آنان بود در آن وقت . اما هم اكنون و پس از اينكه پاره اي از فصلها و بخشهاي (الغدير) را خواندم ، خود را نه در كنار رودي جاري بلكه در برابر دريايي سرريز مي بينم كه در آن لؤ لؤ و مرجان و دُرّهاي تابناك است ، آري در آن دريا، دليل رسا، برهان روشن و دانش فراوان است ؛ و خلاصه در آن دريا چيزهايي است كه مرا توان شمارش و احصاي آنها نيست . آنچه در (الغدير) مي بينم يكزبان مي گويند: فروغ مهتاب پوشيدني نيست ، هرچند مردم پرده ها و ابرهايي در برابر آن قرار دهند. همچنين حقايق را نمي توانند كتمان كنند، تا روزي كه مرتضي - عليه السلام - مانند شما شيعياني به جاي گذارده باشد كه لذتهاي زندگي و خوشگذراني روزگار را فروخته اند و با تمام نيرو به كمك حق و نشان دادن راه درست و رهنمايي سرگشتگان و ارشاد گمراهان شتافته اند.

چه نيكو پشتيباني و چه نيكو جانشيناني ! شما در زمره مرداني هستيد كه پيماني را كه با خدا بستند به راستي به پايان بردند. بعضي درگذشتند و خداي از آنان خوشنود بود و برخي براي خدمت به اسلام مي كوشند؛ تا روزي كه به سوي پروردگار خود با چهره اي گشوده و خندان بازگردند. و در آنجا پيامبر و صديقان و شهيدان و مجاهدان را ملاقات كنند و با آنان به نام بهترين دوست و رفيق ، انس گيرند.

آري من در برابر بزرگ درياي (الغدير) ايستادم و در ژرفاي آن فرو رفته شنا كردم . در آن هنگام ، برابر خود، مناظر تاريخ و پرده هاي زمان و خامه هاي نويسندگان و فصلهاي كتب را ديدم ؛ آواي اشعار را شنيده بوي خوش حديث را احساس كردم . اينها همگي رهنمونم گشتند كه واقعه غدير حق است و ساختگي نيست . و مردم ندانسته سخن مي گويند؛ يا براي فتنه انگيزي ، يا براي تقرب به ستمگران ، يا به واسطه ترس از گفتن حقيقت و واقع ، خداي مؤ لف الغدير را جزاي خير دهاد...(71)

استاد يوسف اسعد داغر بيروتي (72)

سرورا! من پيش از اطلاع از كتاب شما و مدارك فراوان و مآخذ سرشاري كه در آن وجود دارد، به غرور مي پنداشتم در بين خدمتگزاران اخير تاريخ اسلام و علوم عرب ، كمتر كسي در استشهاد به مآخذ و مدارك به پايه من مي رسد، ولي پس از اينكه نظرم به سفينه شما و درياي دانشي كه در آن است افتاد، ناگهان خجلت زده سر به زير انداختم ، و با پرمايگي و غناي وافري كه در (الغدير) ديدم ، از پندار خود شرمسار شدم ...

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه