بانک غدیر صفحه 4955

صفحه 4955

در اينجا علامه اميني مي گويد:

مي دانيد كه تاريخ اين (مناشده ) (100) سال سي و پنجم هجري بوده ، كه بيش از بيست و پنج سال از روز غدير و داستان آن مي گذشته است ؛ و در فاصله اين مدت ، بسياري از اصحاب كه شاهد واقعه غدير بودند، عمرشان سپري گشته بود و گروهي در جنگها كشته شده و جمع فراواني پراكنده شهرها بودند، و كوفه كه اين احتجاج در آن واقع شده از محل اجتماع اصحاب (مدينه ) دور بوده ، و جز عده كمي ، كه به هواداري حق مهاجرت كرده بودند و در عهد علي (ع ) به كوفه آمده بودند، كسي از اصحاب در آن سامان نبوده است .

نيز اين داستان بر حسب اتفاق به وقوع پيوسته ، بدون آنكه به مردم اطلاع دهند تا همه بيايند و گواهان افزون شوند و راويان زيادتي يابند. بعلاوه از اشخاصي كه حاضر بودند، برخي شهادت خود را، از در كينه و سفاهت ، كتمان كردند. با اين حال سي نفر روايت كردند و گواه بودند. پس اگر موانعي كه براي نقل اين حديث بود از بين مي رفت وضع انتشارش چگونه بود! و از اينجا توان دانست كه تا چه اندازه اين حديث در عصرهاي پيشين اشتهار داشته است . (101)

امام حسن مجتبي (ع ) نيز غدير را يادآور گشت ؛ و در ضمن خطبه اي فرمود:

همين امت از جدم شنيدند كه مي گفت : (مردمي كه امرشان را به شخصي سپارند كه داناتر از او هم در ميانشان باشد، همواره روزگارشان به پستي و سفلگي گرايد).... و هم شنيدند هنگامي كه دست پدرم را در غدير خم گرفت و گفت : ( من كنت مولاه فهذا علي مولاه ... ) و فرمود تا هر كه شاهد آن مراسم بود به ديگران ابلاغ كند....(102)

امام حسين (ع ) نيز، هنگامي كه در اجتماع اسلامي مكه سخنراني كرد، حديث غدير را در ميان گذارد. امام دو سال پيش از مرگ معاويه حج گزارد، عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر (103) نيز همراهش بودند. در مكه بني هاشم و شيعيان و انصار و زهاد و صلحاي اصحاب و تابعان (104) را گرد آورد، تا افزون از هفتصد نفر از تابعان در مني در خيمه امام حضور يافتند، و دويست نفر از اصحاب پيغمبر نيز بودند. آنگاه در ميان آنان به پا خاست ، و خطبه خواند و پس از ستايش خداوند فرمود:

كارهايي كه اين مرد سركش (معاويه ) نسبت به ما و شيعيانمان انجام داده است ، همه را مشاهده كرده ايد؛ شنيده ايد؛ مي دانيد. من اكنون مي خواهم چيزي بپرسم ؛ شما در تصديق و تكذيب من به حقيقت موضوع نگاه كنيد! گفتارم را بشنويد! سخنم را بنويسيد! سپس به شهرها و قبايل خود كه رسيديد و مردمي را كه مورد اعتمادند ملاقات كرديد، آنان را به حق ما فراخوانيد! زيرا ما بيم داريم كه اين حق پايمال گشته از بين برود. گرچه خداوند تجلي فروغ خود را به پايان مي برد، هرچند كافران نخواهند.

بعد هر آيه كه درباره اهل بيت رسول بود خواند و تفسير كرد؛ و هر چه پيغمبر درباره پدر و مادر و خودش و خاندانشان گفته بود نقل كرد. و همه مي گفتند: (بار خدايا، شنيده ايم و حضور داشته ايم )، و تابعان مي گفتند: (اصحاب راستين به ما خبر داده اند). تا آنجا كه امام فرمود:

شما را به خدا سوگند مي دهم ، آيا مي دانيد كه در غدير خم علي را به خلافت نصب كرد و به ولايت او ندا درداد و فرمود تا حاضران به كساني كه نبودند برسانند؟

همه گفتند: خدا گواه است كه چنين بوده است ....(105)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه