کتابخانه بالقرآن

بانک غدیر صفحه 4957

صفحه 4957

قسمت اول

كساني كه به دين يا مكتبي عقيده داشته باشند، قهرا به رشيدترين و برجسته ترين فرد آن دين يا مكتب نيز علاقه مندند. زيرا او نمونه زنده و منعكس كننده تعليمات آن دين و مكتب است . و مهرورزي نسبت به چنين فردي هنگامي افزايش مي يابد كه در او علاوه بر فضايل روحي ، فداكاري بي دريغي وجود داشته باشد كه در هر حادثه و نبردي سينه سپر كرد و حيات آن دين و مكتب را با جانبازيها و از خودگذشتگيهايش حفظ كند. اين شخص در نظر آنان محبوبترين فرد است . چنانكه گروهي كه مخالف آن دين يا مكتب باشند و پيشرفت تعليماتش را نخواهند، نسبت به اين گونه افراد، دشمني و كينه توزي و كارشكني بيشتري مي كنند.

طبق اين حساب روشن ، مسلمانان صادق و با اخلاص نسبت به يگانه طرفدار اسلام ، علي بن ابيطالب ، سراپا عشق و علاقه بودند. چه ، آنان او را در جنگها ديده بودند و در جبهه هاي دفاعي اسلام ، آماج تيرها و آغشته به خاك و خون ، مشاهده اش كرده بودند.

هم آنان بودند كه در پيكارهاي سهمناك به دلگرمي او پيش مي رفتند؛ و از شعارهاي نيروبخش او جاني تازه گرفته به سپاه مجهز دشمن حمله مي بردند.

هم آنان بودند كه در سايه اين شعار شورآور نظامي ( الحياة تحت ظلال السيوف ) (107) كه با صداي مردآزماي او در فضاي پر غريو ميدان جنگ مي پيچيد، پرچم پر افتخار اسلام را به دوش كشيده تا قلب اردوگاه دشمن پيش مي برند و بر فراز سنگرهاي مخالف مي كوفتند.

هم آنان بودند كه در پيشامدهاي نابودكننده ، با يك شاهكار جنگي او نيروشان تقويت مي گشت ، و روح سلحشوريشان تهييج مي گرديد، و دائم به قيافه مردانه او نظر دوخته از وضعيت اميدبخش وي بر تصميم و استقامت خود مي افزودند. به وسيله همين تعليمات علمي و فنون نظامي او بود كه در سپاهيان اسلام ، سرداراني كارآزموده و مجرب تربيت يافتند؛ و بعدها در زمان خلفا نيز توانستند با برنامه هايي كه به صوابديد خود مولا تنظيم مي يافت ، به فتوحات مشهور اسلام نايل آيند (108) و معنويات اسلام را در جهان بپراكنند.

آري اين حقايق براي مردان آزاده فراموش شدني نبود. شايد شبي را كه در جايگاه حضرت محمد(ص ) خوابيد و جان خود را فداي پيامبر عزيزشان كرد، فراموش نكرده بودند. شايد فرياد سهمگيني كه براي حفظ مرزهاي توحيد از دل او بر مي آمد و با خون گرم و احساسات پاكش ممزوج بود، هنوز در گوش داشتند. شايد آن كارزار پر خطر (109) كه علي در شدت آن جنگ پروانه وار گرد رسول الله مي گشت و دشمن را منهزم و نابود مي كرد، هنوز در جلو چشمهاشان نمايان بود.

اين امور و هزاران نظاير آن بود كه گروهي را به ياري پسر ابوطالب وامي داشت . و تا سرحد عشق و جانبازي روحشان را مدد مي رساند. علاوه بر اين ، سفارشهاي پيامبر(ص ) بود. از اينها كه بگذريم صحنه فراموش ناشدني غدير بود كه براي اين دسته از مسلمين ، كه همه كارهاي خود را با دستورات پيامبر تطبيق مي كردند، وظيفه سنگين ديگري به وجود مي آورد. چه ، آنان از واقعه غدير به خوبي فهميدند كه بايد با علي (ع ) چنان باشند كه با پيغمبراكرم بودند؛ و اگر اعتقاد داشتند كه پيغمبر مولاي آنان بوده ، اينك علي مولايشان است . از اين رو بود كه تلاطم امواج غدير، پيوسته در افكار آنان اثر مي گذاشت و خاطرات پر شور اصلاح طلبان را برمي انگيخت .

چنانكه پس از سپري شدن روزگاري كه با خروشيدن اين امواج همراه بود، مي بينيم باز صحابي مصلح ، ابوذر غفاري سرسختانه با اوضاع ناهنجار وقت مبارزه مي كرد؛ بر ضد بي سر و ساماني و تضييع حقوق توده هاي مسلمان قيام مي كرد و سنن دين و دستورات حقوقي نبي اكرم را به مردم يادآور مي شد. آيات قرآن كريم را براي توجه افكار، در معابر و انجمنها بلند تلاوت مي كرد. تا روزي كه به منطقه اي دور از مركز اصحاب (مدينه ) تبعيد شد؛ و در اثر سختيها و شكنجه ها، روي در نقاب خاك كشيد؛ و در صحراي خشك (ربذه ) براي هميشه چشم از مظالم و انحرافات پوشيد. (110)

و پس از او ديگران ؛ تا جايي كه جمع كثيري از اصحاب نبي اكرم در جنگ صفين و... و در لشكر علي درآمدند. (111) و تا سرحد توانايي از او حمايت كردند و به خوبي درك كردند كه اگر بخواهند خواسته هاي خدا و پيغمبر را عملي سازند و برنامه قرآن مجيد را بسط دهند، بايد تا مي توانند از علي بن ابيطالب دفاع و پشتيباني كنند.