بانک غدیر صفحه 497

صفحه 497

نه فقط من كه در اين دايره سرگردانم

همه ي عالم و آدم به تو مي انديشد

شك ندارم كه خدا هم به تو مي انديشد

كعبه از راز جهان، راز خدا آگاه است

راز ايجاز خدا نقطه ي بسم الله است

كعبه افتاده به پايت سر راهت سرمست

«پيرهن چاك و غزل خوان و صراحي در دست»

كعبه وقتي كه در آغوش خودش يوسف ديد

خود زليخا شد و خود پيرهن صبر دريد

كعبه بر سينه ي خود نام تو اي مرد نوشت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه