بانک غدیر صفحه 5270

صفحه 5270

كِلكِ دبير فلك، نبود نويسا

گر نبدي مكتب علي، به جهان در

مشتري آن كو شده است قاضي گردون

گاه قضاوت تو راست بنده و چاكر

[صفحه 99]

تا به صف گلشن است، لاله جگر خون

تا به سر گلبن، از گل، آيد افسر

دشمن تو هر كه هست، داغش بر دل

شيعه‌ي تو تاج افتخارش بر سر

خاك رهت «بهنياست» اي شه مردان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه