بانک غدیر صفحه 5307

صفحه 5307

ابر بر چهره‌ي گلزار فشانده‌ست گلاب

نرگس مست از آن ديده گشوده‌ست زخواب

تاك در دست نسيم سحر افتاده به تاب

ژاله‌ي صبحگهي بيخته بر گل سيماب

باد با رايحه‌ي مُشك تتار آمده است

گوئيا در رگ هر بوته شراب است روان

كه به وجد آمده هر شاخه چنان مِي‌زدگان

مي‌زُدايد ز دل اندوه و دمد در تن جان

بانگ مرغان چمن، زمزمه‌ي آب روان

چاره ساز دل در واي فگار آمده است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه