بانک غدیر صفحه 5401

صفحه 5401

مرا به آب حيات شراب احيا كن

كه گشت هستيم از سوز هجر خاكستر

كنونكه شاهد غيبي ز رخ گرفته نقاب

نموده طلعت خود را به عاشقان دلبر

به ياد طُرّه‌ي پرچين آن پري رخسار

سپند و عود فراوان بريز بر مِجمر

اگرنه موسم وجد است از چه رو ياران

نموده‌اند به شادي لباس عيش بِبر

اگرنه عيد وصال است عاشقان ز چه رو

زنند خنده‌ي شادي به روي يكديگر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه