- بوسیدن دست توسط مولا 1
- ولادت 1
- نامگذاری 1
- میلاد 1
- حضرت ام البنین سلام الله علیها 2
- پدر 2
- مادر 2
- مرثیه سرایی در بقیع 3
- اهل بیت و ام البنین 3
- قمر بنی هاشم 5
- باب الحوائج 5
- سقا 7
- علمدار 7
- ابو الفضل 7
- شجاع ترین فرد لشکر 7
- عبد صالح 8
- أنت حامل لوائی 8
- ابو القربه 8
- صاحب غدیر 9
- اطاعت از صاحب غدیر 9
- کبش الکتیبه 9
- غدیر در سیره حضرت ابوالفضل علیه السلام 9
- دفاع از صاحب غدیر 10
- اطاعت از وارث غدیر 11
- مدال افتخار از لسان رئیس مذهب 11
- وارث غدیر 11
- اطاعت در روز عاشورا 11
- بر بام کعبه 12
- دفاع از وارث غدیر 12
- با رد امان نامه 14
- اولین وفادار و مدافع در شب عاشورا 15
- با علمداری لشکر امام 16
- محافظت از خیام حرم 16
- با نصیحت و موعظه 17
- قبل از روز عاشورا 17
- با به دنبال آب رفتن 17
- در روز عاشورا 18
- خصائص 19
- در موقع قطع ید 19
- المطیع لله ولرسوله و... 19
- روز تاسوعا 19
- روز عاشورا 21
- اطاعت امر پدر در شریعه فرات 22
- از زبان معصوم 22
- سلام الله و سلام ملائکه المقربین ... 22
- در محضر پنج امام معصوم 23
- از طرف پدری 25
- شجاعت 25
- از طرف مادری 26
- شجاعت در صفین 27
- ترس دشمن 28
- جدا کردن عباس از سپاه امام 28
- در کربلا 28
- نجات اصحاب امام 29
- رد امان نامه در روز تاسوعا 30
- وفا داری 30
- شب عاشورا 31
- در موقع قطع شدن دست راست 32
- گرفتن مدال وفاداری از لسان معصوم 32
- اعلان وفاداری در برابر سخن زهیربن قین 33
- وفا داری در علمداری از زبان دشمن 34
- معرفت نسبت به مقام ولایت 34
- خطبه خوان کعبه 34
- پیش مرگ سید الشهدا 36
- روشنگری نسبت به مقام ولایت اهل بیت 36
- خطبه حضرت برفراز کعبه 37
- خطاب مولا به جای برادر 39
- ادب 39
- ایثار و گذشت 40
- مانند عبد خاضع 40
- غیرت 42
- حضرت ابوالفضل از دیدگاه اهل البیت 43
- امیرالمومنین علیه السلام 43
- امام حسین علیه السلام 44
- حضرت زهرا سلام الله علیها 44
- امام سجادعلیه السلام 47
- امام صادق علیه السلام 48
- امام زمان عجل الله تعالی فرجه 49
- علت ارادت کلیمی به عباس 49
- کرامت 49
- نادر شاه و کرامت قمر بنی هاشم علیه السلام 50
- شفای چشم درد 55
- شفای دختر فلج 55
- خدمتگزاران حضرت عباس،مجانی!!! 56
- دو حاجت مهم 57
- ضمانت و شفاعت 59
- ختم مجرب 60
- توسل 60
- از طریق توسل به زیارت آن حضرت 60
- زیارت نامه 61
- یا کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام 61
- نماز و اذکار 61
- مدح 68
- اشعار 68
- من کیم روی حقایق من کیم من پشت دینم 68
- امشب از برج ولایت جلوه گر شد ماه دیگر 69
- ای بحر، خجل از لب عطشان تو عباس 71
- مادر عباس! حیدر بهر حیدر زاده ای 72
- ای سرا پا حسین یا عباس 74
- سپاه عشق را یار آفریدند 76
- ساقی کوثر، پدرت مرتضی است 79
- خورشید بَرَد سجده به خاک در عباس 81
- عباس یعنی شمع جمع هاشمیون 82
- چشم و دست و دل و بازوی علی داری تو 83
- ای قیام قامتت در بوستان این جهان 85
- ای که حاجت زحسین می طلبی 87
- مولودی 87
- آسمانا غرق در گل بوسه کن امشب زمین را 87
- از گلستان ولایت خبر آمد خبر آمد 90
- آسمان امشب ز دامن جای گل ریزد ستاره 92
- مادر ماه بنی هاشم! قمر آورده ای 95
- گلزار زمین خوب تر از خلد برین است 98
- عاشقان یار آمده یار آمده یار آمده 106
- امشب از بیت علی بوی گل یاس آمد 108
- اهل عالم بر حسین ابن علی یار آمده 110
- ای اهل ولا اهل ولا! یار خوش آمد 111
- مرثیه 112
- تشنه گان یم لا، موج بلا را سپرند 112
- ای همه عالم گدای دست تو 113
- چون میر کربلا به صف کربلا رسید 114
- در باغ یاسین از ازل من گل یاسم 114
- برای باغبان یاس آفریدند 114
- دو بیتی 114
- الهی چاره دردم ابوالفضل 114
- دو چشمت شرمگین شد ماه و خورشید 114
چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام جلد اول
بخش 15ص 19
شفای دختر فلج
شیخ محمود شاکر حایری نقل می کند و می گوید:
پدرم برایم نقل نمود: در ایام تابستان وارد حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شدم، دیدم مردی صحرانشین کودکی را بر دست دارد و به طرف ضریح مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام می رود. فهمیدم آن طفل دختر فلج است، هم چنان دیدم، گوسفندی نیز پشت سر آنها در حرکت می باشد. هنگامی که نزدیک ضریح مطهر رسید با زبان ساده و محلی با ابی الفضل العباس علیه السلام سخن می گفت. خود را به نزدیکش رساندم تا سخنش را گوش بدهم. شنیدم می گفت: این بچه را آوردم تا شفا بدهی و این گوسفند نذر تو می باشد. اگر شفا دادی، خدا را سپاس وگرنه این گوسفند مال شما.
آنگاه بچه را نزدیک ضریح انداخت و خود از حرم خارج شد. همین که به وسط صحن رسید، دختربچه از جای برخاست و به طرف پدرش می دوید. آن مرد صحرانشین گوسفند نذری را به خادم حرم مطهر داد، مردم اظهار سرور و خوشحالی می نمودند و زن ها هلهله می کردند و از برکات حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آن کودک شفا گرفت.
چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ،نوشته علی ربانی خلخالی
شفای چشم درد
عالم بزرگوار فقیه وارسته حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) در خاطراتش چنین نگاشته است:
قضیه شفا یافتن چشم دخترم به کرامت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) و شرح آن قضیه این بود پدر و مادرم برای شدت علاقه ای که به من ضعیف داشتند به واسطه این که در آن وقت پسری به غیر از من نداشتند مرا در ابتدای تکلیف تزویج نمودند و خداوند به من دختری عنایت فرمود و نام او را سکینه نهادم. بعدها ملقب شد به عصمت الشرفیه و من در آن وقت هیجده ساله بودم و آن دختر در دو سالگی مبتلا به درد چشم شد و در چشمش یک قطعه لک پیدا شد و معالجه اش صعوبت پیدا کرد. به مطب مرحوم میرزا علی خان ناصر الحکماء بردیمش و طول کشیده بود تا آن که مصادف شد با ایام عاشوراء و در منزل ما شب ها مجلس روضه بود.