غدیردرسیره امام سجادعلیه السلام صفحه 141

صفحه 141

خاکستر از هر بام و در بر ما فشاندند

غافل که من نور خدا سردار عشقم

من رأس هفتاد و دوتن بر نیزه دیدم

خونین مهی تابنده بر هر نیزه دیدم

بر جسم و جانم بوسه از سر نیزه دیدم

خلیل دشت کربلا غمخوار عشقم

چشمه ی خون دل بود اشک روانت

جعفر رسول زاده

چشمه ی خون دل بود اشک روانت

داغ چهل ساله ی غم همدم جانت

عالم فدای ناله هایت ... آن روضه ها و گریه هایت

یا سیّدی امام سجّاد

داغ چهل محرّم، به سینه ی تو

به کربلا رسیده، مدینه ی تو

خاطره های جانگدازت ... با دل خسته سوز و سازت

یا سیّدی امام سجّاد

عبادت و دعایت زینت طاعات

نافله ی غم تو سوزِ مناجات

تو کوثر امّن یجیبی ... وارث مظلوم و غریبی

یا سیّدی امام سجّاد

ویران شده دل از مزار خاکی تو

جانم فدای اشک چشم و پاکی تو

من از بقیعت گر چه دورم ... همیشه یاد آن قبورم

یا سیّدی امام سجّاد

کاروان خون را بهترین سفیرم

سید رضا مؤید

کاروان خون را بهترین سفیرم

بر جهان امیرم، گر چنین اسیرم

از صحنه ی خون و راز ... شد امامتم آغاز

زین العابدینم

افتخار دینم، یادگار عشقم

وارث مدینه، فاتح دمشقم

شاهدم شهیدان را ... دیده جبس و ویران را

زین العابدینم

دومین علی و چهارمین امامم

با اشک و دعایم، حافظ قیامم

عصر روز عاشورا ... من شدم قیام آرا

زین العابدینم

بوده ام کفیلِ یک قافله ی دل

کرده ام به سختی من طِیّ منازل

دست و پای در زنجیر ... با شماتت و تحقیر

زین العابدینم

یک چمن گل درد، حاصل دل من

سرهای بریده، در مقابل من

چون نظر کنم بالا ... افتد به سر بابا

زین العابدینم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه