- غدیردرسیره امام سجادعلیه السلام 1
- حدیث غدیر از زبان امام سجاد علیه السلام 1
- احتجاج امام سجاد علیه السلام بر محمد بن الحنفیه در مورد امامت خویش 1
- همراهی ودفاع از دومین وارث غدیر در کربلا 2
- خطبه شعور آفرین امام سجاد علیه السلام در دفاع از امام غدیر 2
- زندگانی امام سجادعلیه السلام 11
- ولادت 11
- کنیه و القاب آن حضرت 11
- تعداد اولاد آن حضرت 11
- نقش نگین آن حضرت 11
- رویدادهای مهم 12
- امامت درقرآن و حدیث جابر 14
- دلائل امامت 14
- نص پیامبر صلی الله علیه وآله در خطابه غدیر 16
- نص پیامبرصلی الله علیه وآله 17
- ودایع امامت 18
- مناجات امام سجاد علیه السلام در شب طوفانی 19
- صفات آن حضرت 19
- معجزات 19
- ضامن آهو 20
- ابو خالد و امامت حضرت سجّاد علیه السلام 21
- پینه بستن پیشانی و رنگ زرد آن حضرت 22
- عبادت آن حضرت 22
- نماز حضرت 22
- عابدترین مردم 23
- حج گذاری آن حضرت 23
- دعاهای آن حضرت 25
- آشنایی با صحیفه سجادیه 25
- صحیفه سجادیه 25
- دعای یکم 30
- چنددعا ازصحیفه 30
- دعای دوم 36
- دعای سوم 41
- دعای چهارم 44
- دعای پنجم 47
- مکارم الاخلاق 49
- ابوحمزه ثمالی 57
- مناجات خمس عشر 86
- الاولی مناجاه التائبین 86
- الثالثه مناجاه الخائفین 87
- الثانیه مناجاه الشاکین 87
- الرابعه مناجاه الراجین 88
- الخامسه مناجاه الراغبین 88
- السادسه مناجاه الشاکرین 89
- السابعه مناجاه المطیعین لله 89
- الثامنه مناجاه المریدین 90
- العاشره مناجاه المتوسلین 91
- التاسعه مناجاه المحبین 91
- الحادیه عشره مناجاه المفتقرین 92
- الثالثه عشره مناجاه الذاکرین 93
- الثانیه عشره مناجاه العارفین 93
- الخامسه عشره مناجاه الزاهدین 94
- الرابعه عشره مناجاه المعتصمین 94
- حق گوش 95
- پی نوشت 95
- رساله حقوق آن حضرت 95
- علم 95
- حق نفس 95
- حقوق اعضاء 95
- حق زبان 95
- حق خداوند 95
- حقّ چشم 96
- حق شکم 96
- حقّ دست 96
- حقّ پاهایت 96
- حقّ نماز 97
- حقوق کارها 97
- حق دامنت 97
- حقّ روزه 97
- حقّ صدقه 98
- حقّ قربانی 98
- حقوق راهنمایان 99
- حقّ کسی که عهده دار تعلیم تو می باشد 99
- حقّ زمامدار حکومت 99
- حقوق زیردستان 100
- حقّ زیردستان علمی 100
- حقوق رعیّت تحت سلطه ات 100
- حقّ مالکت 100
- حقّ همسرت 101
- حقّ برده و غلام زیردست 101
- حقوق نزدیکان 102
- حقّ پدرت 102
- حقّ مادرت 102
- حقّ برادرت 103
- حقّ فرزندت 103
- حقّ آن مولائی که نعمت آزادیش را تو بر او جاری ساختی 104
- حقّ آن مولایت که تو را از یوغ بندگی آزاد کرده 104
- حقّ أذان گو 105
- حقّ کسی که به تو نیکی و احسانی 105
- حقّ پیش نمازت 105
- حقّ همسایه 106
- حقّ همنشین 106
- حقّ شریک 107
- حقّ مال 107
- امّا حقّ دوست 107
- حقّ همکار 108
- حقّ طلبکارت 108
- حقّ خصمی که تو بر ضدّ او ادّعائی داری 109
- حقّ مدّعی 109
- حقّ راهنمایت 110
- حقّ کسی که با تو مشورت می کند 110
- حقّ کسی که از تو نصیحت می طلبد 111
- حقّ فرد کهنسال 111
- حقّ نصیحت کننده 111
- حقّ کسی که از او چیزی بخواهند 112
- حقّ فرد خردسال 112
- حقّ سائل 112
- حقّ کسی که خداوند توسّط عمل او تو را شاد ساخته 113
- حقّ کسی که دست تقدیر او را واسطه بدی به تو- در گفتار یا کردار- نموده 113
- حقّ اهل دینت بطور عموم 114
- حقّ اهل ذمّه و در پناه اسلام 114
- احتجاجات حضرت 115
- پی نوشت 115
- احتجاج امام سجاد علیه السلام ومسخ شدگان بنی اسرائیل 115
- احتجاج امام سجاد علیه السلام بر حسن بصری در منی 116
- علم از غیب 118
- احتجاج امام سجاد علیه السلام با مردی ازبصره 118
- آزادی از زندان 119
- خبر از آینده 119
- خبر از دانش امام باقر علیه السلام 119
- پیشگوئی امام درمورد جعفر کذاب 120
- صبرومصیبت کربلا 120
- کظم غیظ 121
- خوش صدا بودن امام سجاد علیه السلام 122
- امام سجاد علیه السلام و قصردارالاماره 122
- اوصاف امام از زبان نزدیکان 123
- دوستان و اولیاء خدا 124
- احادیث آن حضرت 124
- هر که قرآن را در مکّه مکرّمه ختم کند 124
- زبان آدمی 124
- هرکس مردم را عیب جوئی کند 125
- شماهائی که به مکّه نرفته اید 125
- چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را می دانستند 125
- هم نشینی با صالحان 126
- سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد 126
- راضی بودن 126
- سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود 127
- چهار خصلت است که در هرکس باشد، ایمانش کامل 127
- ای فرزند آدم 128
- کسی که مشتاق بهشت باشد 128
- حقّی که شکم بر تو دارد 128
- هرکس برای (رضا و خوشنودی) خداوند ازدواج نماید 129
- دست نیاز به سوی مردم دراز کردن 129
- در این دنیا سرور مردم 129
- تمام سعادت و خوشبختی 129
- هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود 130
- با فضیلت ترین و مهمترین مجاهدتها 130
- هرکس مؤمن گرسنه ای را طعام دهد 130
- دنیا همچون نیمه خواب (چرت ) است 131
- به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل 131
- از سعادت مرد آن است که 131
- آیه های قرآن 132
- سه مصیبت بدون عبرت گیرنده 132
- بخشش هرگناه غیرازدوگناه 132
- خوشبختی های مرد 133
- چنانچه شخصی از سویی تو را بدگویی کند 133
- بهترین کلید و خاتمه 133
- مدح 134
- اشعار 134
- ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک 134
- محیط نور را نور آفریدند 136
- سرود 138
- عالم هستی یکسر شده گلشن 138
- مفاتیح و واکن دوباره غوغا کن 138
- پیش چشمم تو را سر بریدند 139
- مرثیه 139
- دریا به دیده ی تر من گریه می کند 140
- نوحه 140
- من یوسف سر گشته ی بازار عشقم 140
- چشمه ی خون دل بود اشک روانت 141
- کاروان خون را بهترین سفیرم 141
منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 2، ص: 1109-1110
عابدترین مردم
عابدترین مردم
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که پدرم فرمود: روزی بر پدرم علی بن الحسین علیه السّلام داخل شدم دیدم که عبادت در آن حضرت بسیار تأثیر کرده و رنگ مبارکش از بیداری زرد گردیده و دیده اش از بسیاری گریه مجروح گشته و پیشانی نورانیش از کثرت سجود پینه کرده و قدم شریفش از وفور قیام در صلاه ورم کرده، چون او را بر این حال مشاهده کردم خود را از گریه منع نتوانستم نمود و بسیار بگریستم. آن حضرت متوجّه تفکّر بودند، بعد از زمانی به جانب من نظر افکندند و فرمودند که: بعضی از کتاب ها که عبادت امیر المؤمنین علیه السّلام در آنجا مسطور است به من ده، چون بیاوردم و پاره ای بخواندند بر زمین گذاشتند و فرمودند که: کی یارای آن دارد که مانند علی بن ابی طالب علیه السّلام عبادت کند؟ و کلینی از حضرت جعفر بن محمّد علیه السّلام روایت کرده که حضرت سیّد السّاجدین علیه السّلام چون به نماز می ایستاد رنگش متغیّر می شد. و چون به سجود می رفت سر بر نمی داشت تا عرق از آن جناب می ریخت.
منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 2، ص: 1110
حج گذاری آن حضرت
حج گذاری آن حضرت
قطب راوندی و دیگران روایت کرده اند از حمّاد بن حبیب کوفی که گفت: سالی به آهنگ حجّ بیرون شدیم، همین که از زباله (که نام منزلی است) کوچ کردیم، بادی سیاه و تاریک وزیدن گرفت به طوری که قافله را از هم متفرّق و پراکنده ساخت و من در آن بیابان متحیّر و سرگردان ماندم، پس خود را رسانیدم به یک وادی خالی از آب و گیاه و تاریکی شب مرا فرا گرفت، پس من خود را بر درختی جای دادم، چون تاریکی دنیا را فرا گرفت جوانی را دیدم رو کرد با جامه های سفید و بوی مشک از او می وزید، با خود گفتم: این شخص باید یکی از اولیاء اللّه باشد، پس ترسیدم هرگاه ملتفت من بشود به جای دیگر رود، پس چندان که می توانستم خود را پوشیده داشتم، پس آن جوان مهیّای نماز شد و ایستاد و گفت: