غدیر در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) صفحه 132

صفحه 132

إحقاق الحق، الشوشتری ،ج 26،ص:485

غارت خیمه

آورده اند که حضرت امام حسن- علیه السلام- روزی در ساباط مدائن به عزم آنکه به دست امتحان پرده خفا از روی کار موافق و مخالف بگشاید، خطبه ای خوانده خلق را نصیحت فرمود، و به فرمانبرداری و موافقت در جمیع امور اشارت نمود. پس جمعی از آن فرق مختلفه که به مواعید معاویه شیفته گشته جویای بهانه بودند از روی مغالطه گفتند: همانا حسن بن علی می خواهد که با معاویه صلح کند. آنگاه آن طایفه گمراه همین سخن را بهانه مفارقت خود از آن جناب ساختند و تزلزل در آن سپاه انداختند. و گروهی از آن لشکر که مذهب خوارج داشتند تکفیر آن حضرت نموده به خیمه آن جناب درآمده هر چه یافتند غارت کردند. پس امام- علیه السلام- ربیعه و همدان را طلب داشته، آن دو قبیله به حفظ و حراست آن سرور پرداختند.

أنیس المؤمنین، الحموی ،متن،ص:89

آزار یاران به حضرت

7- در کتاب: رجال کشی از ابو حمزه از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت میکند که فرمود: مردی از یاران امام حسن که او را: سفیان بن لیلی میگفتند در حالی که بر شتر خود سوار بود نزد آن حضرت آمد، وی در حالی که دامن لباس خود را گرفته بود نزد آستانه آن بزرگوار ایستاد و گفت:

السّلام علیک یا مذل المؤمنین! یعنی سلام بر تو، ای ذلیل کننده مؤمنین! امام حسن علیه السّلام به وی فرمود:

پیاده شو و تعجیل منمای! او پیاده شد و شتر خود را در میان خانه عقال کرد، آنگاه آمد تا نزد امام علیه السّلام رسید، امام به او فرمود: چه گفتی!؟ گفت: گفتم:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه