- امام ولی خداست 1
- جزاءتبعیت نکردن از امام مجتبی (ع) آتش دوزخ است 1
- فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند 1
- امامت امام حسن علیه السلام از منظرپیامبردر خطابه غدیر 1
- امامت در نسل من از فرزندان اوست 1
- غدیر درسیره امام حسن (علیه السلام) 1
- امام حسن(ع)از نسل پیامبر از صلب امیرالمؤمنین (ع) 1
- اطاعت از امر ونهی امام 2
- رستگاری در ااطاعت ازامام مجتبی (ع) 3
- امامان پاسخگوی سوالات مردمند 3
- قرآن معرف امامان 3
- عهد بر بیعت 4
- امامت فقط درنسل امیرالمومنین علیه السلام 4
- امامان هدایت 6
- پیامبر پدر امام حسن علیه السلام 6
- بیعت با امام حسن علیه السلام 6
- امام علی علیه السلام باب ایمان 7
- سزاواربودن به ولایت وخلافت 7
- به مردم از خودشان سزاوار تریم 7
- مدح امام 7
- راسخان در علم 8
- دفاع از مدافع غدیر 9
- دفاع از حقانیت امیر المومنین علیه السلام در جنگ جمل و صفین 9
- خلافت جز برای ما خانواده شایسته نیست 9
- امام مجتبی اولین ولیمه دهنده ی جشن غدیر 10
- صلح بر ملا کننده دشمنان غدیر 11
- معرفی دشمنان غدیر 11
- اهل سقیفه گوساله پرستان امت 11
- غصب خلافت ومورثی کردن سقیفه 12
- مفتضح کردن دشمنان دراحتجاج 12
- معاویه 13
- برملاکردن چهرهای باقیمانده سقیفه 13
- عمروعاص 21
- مروان 22
- مغیره 22
- عایشه ملعونه 23
- احتجاج امام حسن علیه السّلام در حضور معاویه درحقانیت صاحب غدیر 24
- امام حسن علیه السلام هنگام صلح بامعاویه 24
- احتجاج امام حسن علیه السّلام با معاویه در اینکه پس از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله چه کسی شایسته مقام امامت بود 48
- احتجاج امام حسن علیه السّلام بر منکرین صلح با معاویه که او را در طلب حقّ خود مقصّر می پنداشتند 56
- نسب 57
- ولادت 57
- اسم،کنیه،لقب 58
- تاریخ ولادت 58
- شبیه به پیامبر 58
- سیمای امام حسن (علیه السلام) در قران 59
- سوره «هَلْ أَتی» 59
- اللُّؤْلُؤُ 60
- أَبْناءَنا 61
- فَسْئَلُوا أَهْلَ- الذِّکْرِ 62
- المصباح 63
- کفلین 63
- دلائل امامت امام حسن (علیه السلام) 64
- از نظر عقل 64
- اخبار اهلبیت علیهم السلام 65
- اجماع علماءشیعه 65
- اقرار وادعای خود حضرت 66
- حدیث حبابه والبیه 68
- استدلال امام بر فرزند پیامبر بودن 69
- امام حسن فرزند پیامبر 69
- تاکید امیرالمومنین علیه السلام بر فرزند بودن پیامبر 71
- مناقب امام حسن (علیه السلام) 73
- حسن از من است 73
- درگفتار پیامبر 73
- بازی ومحبت 73
- دوست داشتن 73
- بیان فضائل امام حسن علیه السلام 74
- حسن صفوه الله 77
- خبر از مسمومیت خود 77
- علم 77
- گفتار افراد 78
- اسود روغن فروش 78
- ابن عباس از مکتوب بر بال ملخ 79
- سوال معاویه 79
- سوال اعرابی 81
- حیا در برابر خدا 81
- گریه حضرت 81
- حلم 82
- عزت 83
- برتری بر یوسف 83
- ادعیه آن حضرت در ثناء الهی و درخواست حوائج از او 84
- نیایشها و ادعیه آن حضرت 84
- دعای آن حضرت در تنزیه خدای بزرگ در روز چهارم ماه 84
- دعای آن حضرت در مناجات 85
- دعای آن حضرت در طلب مغفرت و برآورده شدن حاجات 87
- دعای آن حضرت در طلب مغفرت 87
- دعای آن حضرت در طلب اخلاقهای نیکو 88
- دعای آن حضرت برای طلب یاری و یقین از خدا 90
- ادعیه آن حضرت در مورد نیاز و آنچه به آن ارتباط دارد 90
- دعای آن حضرت در قنوت نماز وتر 90
- دعای آن حضرت در قنوت 91
- دعای آن حضرت در هنگام قنوت 94
- دعای آن حضرت در طلب باران 95
- دعای آن حضرت در کنار درب مسجد 97
- دعای آن حضرت در پوشیدن ماندن از خطرات 97
- ادعیه آن حضرت در رفع خطرات و بیماریها 97
- دعای آن حضرت در دفع شدائد 99
- دعای آن حضرت در دفع حزن اندوه 99
- دعای آن حضرت در دفع کید و دشمنان و شر آنان 100
- دعای آن حضرت بر علیه دشمنانش 101
- دعای آن حضرت بر علیه دشمنش ، آنگاه که نزد معاویه رفت 101
- دعای آن حضرت بر علیه ابن زیاد 102
- دعای آن حضرت در دفع شر همسایه 103
- دعای آن حضرت بر علیه مردی از بنی امیه 103
- دعای آن حضرت برای درد پا 104
- دعای آن حضرت در دفع چشم زخم 105
- ادعیه آن حضرت در امور متفرقه : 105
- دعای آن حضرت در پناه بردن به خدا از بعضی از امور 105
- دعای آن حضرت در شب قدر 106
- دعای آن حضرت در کنار رکن یمانی 107
- دعای آن حضرت در پناه بردن به خدا از بعضی از امور 107
- دعای آن حضرت هنگام افطار 108
- دعای آن حضرت در کیفیت تبریک برای ولادت فرزند پسر 108
- دعا حضرت هنگام احتضار 109
- دعای آن حضرت در پناه بردن به خدا از بعضی از امور 109
- سخنان طولانی امام حسن علیه السلام، در این زمینه: (حکمت، پند، تشویق، تهدید، امر بمعروف و نهی از منکر) 110
- احادیث حضرت 110
- خداشناسی 112
- خشنودی خداوند 112
- شناخت قرآن مجید 113
- مردمان نسبت به ولایت 113
- پیروان حقیقی قرآن 114
- فضائل اهل بیت علیهم السلام 115
- دستیابی به علوم پیامبر 116
- آمرزش گناه در پرتو محبّت 117
- حکومت و اهل بیت علیهم السلام 118
- شیعیان کیستند و دوستان کدامند؟ 119
- سیاست از دیدگاه معصوم 120
- انتخاب دوست 121
- فروتنی 121
- همسایگان را بر خویش مقدم بدارید 122
- علت صلح امام حسن (علیه السلام) 124
- مظلومیت امام حسن (علیه السلام) 128
- مظلومیّت سبطاکبر 128
- شکایت حضرت 131
- غارت خیمه 132
- آزار یاران به حضرت 132
- عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهِیداً 133
- پیامک 134
- اشعار و بحرطویل 136
1- بزرگ نمائی 2- افزون خواهی بسیار 3- حسد و رشک بردن.
***
با مردم آن گونه نشست و برخاست کن که دوست داری، با تو رفتار کنند. امام حسن مجتبی (ع)
***
بخشش پیش از درخواست، بزرگ ترین بزرگواری هاست.. امام حسن مجتبی (ع)
***
شوخی، بزرگی و ابهت را از میان می برد. شخص ساکت از بزرگی و وقار بیشتری بهره مند است. امام حسن مجتبی (ع)
***
سرآمد عقل، برخورد نیکو و شایسته با مردم است.. امام حسن مجتبی (ع)
***
از حضرت امام مجتبی علیه السلام پرسیده شد نیرومندی چیست؟فرمودند: دفاع از پناهنده، و پایداری در نبرد، و ایستادگی هنگام سختی.(تحف العقول، ص 227)
***
گناه و اشتباه دیگران را به زودی سرزنش مکن و میان او و اشتباهش
راهی برای عذرخواهی قرار بده.. امام حسن مجتبی (ع)
***
والاترین جایگاه نزد خداوند از آنِ کسی است که به حقوق مردم آشنا باشد و در برآوردن آن بکوشد.. امام حسن مجتبی (ع)
***
بخل، سرآمد همه بدی ها و زشتی هاست و محبت و دوستی را از دل ها بیرون می کند.. امام حسن مجتبی (ع) منبع:بیتوته
اشعار و بحرطویل
بحرطویل ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام):
رمضان سفرهٔ مهمانی مخصوص خداوند ودود است، مه رحمت و جود است، مه ذکر و صلاه است و رکوع است و سجود است و سلام است و درود است، تعالی الله از این فیض که در نیمه این ماه دل افروز خداوند تعالی، شده در دامن زهرا مه تابان محمد متجلا، که دمیده است فروغش به دل اهل تولا، سر دست علی و فاطمه و شانهٔ مولا، مه هر انجمن است این، ولیّ ذوالمنن است این، به نبی جان و تن است این، به علی یاسمن است این، حسن است این، حسن است این، که در این ماه خدا ماه خدا بوسه زند بر سر و رویش، همه محو گل رخسار نکویش، همه دلدادهٔ خوی اش همه آواهٔ کویش، همه را دیده به سویش همه دیدند به رخسار خدا منظر او روی خدا را. شب شور و شعفِ اهل تولا شده امشب، که عیان وجه خداوند تعالی شده امشب، همه عالم چو دل آل علی غرق تجلا شده امشب، که ز هم غنچه نو رسته زهرا و علی وا شده امشب، گهر بحر شرف فاطمه شد مادر و مولای دو عالم علی بابا شده امشب، پسری داده خدایش چه پسر نام حسن روی حسن موی حسن خلق حسن خوی حسن بلکه سزاوار بود تا که بخوانند حسن در حَسنش، لحظه به لحظه صلوات از طرف خلق و خدا یک سره بر جان و تنش، وحی الهی سخنش، بوسه گه ختم رسل لعل لبان و دهنش، باد فدا جان هزاران چو منش، بلکه دو صد انجمنش، کیست حسن مظهر حُسن ازلی، هستی زهرا و علی، جان جهان، حصن امان، فخر زمان، روح و روان، سرّ نهان، نور عیان، بلکه به هر عصر و زمان برده دل اهل ولا را. مه و مهر و فلک و ارض و سما، حور و ملک، جن و بشر در شب میلاد حسن جشن گرفتند، که امشب شب بسیار عظیم است، همانا شب میلاد کریم ابن کریم است، رخش سوره نور است و قدش نخله طور است و سرا پاش زبور است و نگه دوخته بر طلعت زیبای محمد، نگه ختم رسل نیز به ماه رخ آن حجت سرمد، همه احمد، همه حیدر، همه زهرای مطهر، عجبا یوسف صدیق کجایی که کنارش بنشینی و ز گلزار رخش با نگه دم به دمت لاله بچینی، به لبش جای گل بوسه پیغمبر اسلام ببینی و شوی یک سره ماتش، بِستان فیض ز خلق حَسن و حُسن صفاتش، بفرست از سوی کنعان به قد و قامت و رخسار دل آرا صلواتش، عجبی نیست اگر ذات خداوند تبارک و تعالی به همه خلق دهد مژده آزادی از آتش که ببخشد همه را بر گل رویش نه، به یک تار ز مویش نه، به یک گردش چشمش گنه و جرم و خطا را. عجبا ختم رسل خواجه لولاک، نهاده است جبین را به روی خاک و از این سجده طولانی اش افتاده به حیرت همه افلاک، گمانم که حسن باز سوار است به دوشش، به خدا ای همه امت اسلام ببینید حسن کیست که بعد از پدر و مادر و جدش به جلال و ادب و حلم نظیرش به جهان نیست، یکی مرد عرب آمده از شام، ز کف باخته آرام و به زشتی برد از آن گهر بحر شرف نام، به تندی و به دشنام، به پاسخ گل لبخند گرامی پسر فاطمه شد باز که ای دوست چرا خشم گرفتی و غم خویش نگفتی، تو اگر خانه نداری به سوی خانه ما آی، گرت قرض بود قرض تو سازیم ادا، گر ز کسی دیده ای آزار بگو تا که بگیریم رهش را چه شده، کیست که رنجانده در این گردش ایام شما را؟ مرد شامی که چنین دید بدان آتش قهر و غضب و کینه و خشمش رخش از شرم گل انداخت به یک باره عرق ریخت به پیشانی و بر چهره روان اشک خجالت شد و چشمش به ادب گفت که ای جان دو عالم به فدایت، زهی از خُلق خوش و حلم رسول دو سرایت، به کریمیت قسم اذن بده تا که بیفتم به روی خاک زنم بوسه به پایت، منم و مدح و ثنایت، منم و ذکر و دعایت، منم و مهر و ولایت، تو بزرگی تو کریمی تو همان خلق عظیمی تو همان مظهر آیات خداوند رحیمی، تو شه عرش مقامی تو امامی تو امامی تو همان فیض مدامی تو دعایی تو سلامی تو سجودی تو قیامی تو به خلق و صفت و حلم رسولی تو گل دامن زهرای بتولی حسن بن علی امروز تو بردی ز کرامت دل ما را. پسر فاطمه ای دم به دم از خلق خداوند سلامت، صلوات از طرف خالق و خلقت به تو و جد همامت، پدر و مادر و ابناء و تبارم به فدای پدر و مادر و ابناء و تبارت، زهی از عزت و جاه و شرف و عز و وقارت، به خدا دین خدا تا ابدالدهر بود در گرو صبر و قرارت، که بود صلح تو بنیادگر نهضت خونین حسینی، نه مگر جد تو فرمود حسین و حسنم چه، بنشینند و چه خیزند چه در صلح چه در جنگ امامند، تو توحید تمامی و تو در صلح و تو در جنگ امامی و کلامت همه نور است و پیامت همه شور است، خطا از تو به دور است، هر آن کس که تمرّد کند از حکم تو او خصم خداوند غفور است، نه بیناست که کور است، نپیموده به جز راه خطا را. امامان همه مولا و کریمند، ولی نام تو در بین امامان شده مشهور، کرم تا ابدالدهر رهین کرم توست، کرامت همه شب سائل باب الحرم توست، سخاوت نمی از موج یم توست، شرف سایه نشین علم توست، تویی آن که بزرگی همه خاک قدم توست مسیح دل بیمار همه فیض دم توست ثناگوی تو خودِ ذات الهی است ثنای همهٔ خلق کم توست، زهی از جاه رفیعت، ملک العرش مطیعت، رخ خورشید به خاک ره زوار بقیعت، به تو و رحمت و جود و کرم و فیض وسیعت، دل من پر زده در سینه و پرواز کند سوی مدینه، کرمی ای که شما را به کرم نیست قرینه، که دهی راه به سوی حرم چار امامم، تویی ای یوسف کنعان ولایت ولی و صاحب و مولا و امامم، بطلب در حرمت “میثم” افتاده ز پا را.