غدیر در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) صفحه 23

صفحه 23

بخدا ای مروان نه تو و نه هیچ کدام از این حضّار منکر این نیست که این لعنت از جانب رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله ویژه تو بوده و هست، و افسوس که نتیجه عکس داد و نه تنها موجب خوف تو نشد بر طغیان کبیر تو نیز افزود، و خدا و رسول راست گفتند، خداوند در قرآن فرموده: «و آن درخت نفرین شده در قرآن را جز برای آزمایش مردم نکردیم و می ترسانیمشان، ولی آنان را جز سرکشی بزرگ نمی افزاید- إسراء: 60»، ای مروان تو و نسلت- بنا بگفته خود پیامبر- همان شجره ملعونه در قرآن هستید.

الإحتجاج / ترجمه جعفری، ج 2، ص: 13-43

عایشه ملعونه

امام جعفر صادق- علیه السلام- می گوید که چون سن مبارک آن حضرت (امام مجتبی )به چهل و هشت رسید به وصیت اشتغال نمود از آن جمله آنکه فرمود مرا به گورستان بقیع دفن کنید. مردم گفتند: یا بن رسول اللّه! نزد جدت بفرما تا دفن کنیم.

فرمود: جمعی از اعدا مانع شما گردند و نگذارند. راوی گوید: چون او را به تربت جد بزرگوارش بردند، مروان مانع شد و بعد از آن عایشه آمد و نگذاشت که به آنجا برند. و در بعضی کتب سیر آمده که عایشه فرمود که بر صندوق شاهزاده حسن- علیه السلام- تیرباران کردند اما مردم عایشه را طعن زدند و گفتند: بر شتر سوار شدی و با علی حرب کردی و اکنون بر استر نشسته ای و با شاهزاده حسن- علیه السلام- عداوت می کنی و اگر عمر تو باقی باشد بر پیل برآیی و آنچه تو را در دل باشد به حسین بن علی- علیه السلام- به عمل آری. و حجاج شاعر بغدادی در این معنی دارد:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه