غدیر در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) صفحه 83

صفحه 83

گفتار مروان

ابن ابی الحدید از مدائنی نقل میکند که گفت: امام حسن علیه السلام چهار مرتبه مسموم شد. در مرتبه اخیر میفرمود: من مکررا مسموم شده ام، ولی هیچ مرتبه ای بقدر این مرتبه مشقت نکشیدم! مدائنی از جویریه بن اسماء روایت میکند که گفت: وقتی امام حسن علیه السلام شهید شد و جنازه مبارکش را حرکت دادند مروان بن حکم زیر تابوت آن حضرت آمد! امام حسین علیه السّلام به مروان فرمود: تو امروز جنازه امام حسن علیه السلام را بلند میکنی و دیروز جرعه غیظ و غضب بخورد او میدادی!؟

مروان گفت: آری من این عمل را با شخصی انجام دادم که حلم و صبرش به وزن کوه ها است.

زندگانی حضرت امام حسن علیه السلام، ترجمه بحار الأنوار ،ص:156

عزت

به امام حسن علیه السّلام گفتند: فیک عظمه، شما عظمت خاصی دارید. امام فرمود: لا بل عزّه، قال الله تعالی: فللّه العزّه و لرسوله و للمؤمنین، این عظمت نیست بلکه عزت است.

خداوند فرموده است: عزت برای خدا، پیامبرش و مؤمنان است.

حیات فکری و سیاسی ائمه، جعفریان ،ص:167

برتری بر یوسف

روایت کرده است که روزی جناب امام حسن علیه السّلام در خیمه خود نماز می کرد در منزل «ابوا» در میان مکّه و مدینه، ناگاه زن بدویّه بسیار خوش روئی آن حضرت را دید، عاشق جمال آن حضرت شد و بی تابانه به خیمه آن حضرت درآمد، پس آن جناب نماز رامختصر کرد، چون فارغ شد پرسید که: چه حاجت داری؟ گفت: بی تاب تو گردیده ام، شوهر ندارم، می خواهم مرا به مواصلت خود شاد گردانی؛ فرمود: دور شو از من و مرا مستوجب عذاب الهی مگردان، پس آن زن مبالغه و عجز می کرد و می گریست، حضرت نیز می گریست و امتناع می نمود تا آنکه گریه هر دو شدید شد، در این حال جناب امام حسین علیه السّلام به خیمه در آمد و آن حضرت نیز به گریه ایشان گریان شد، هر یک از صحابه که داخل می شدند حقیقت را نمی دانستند و به گریه ایشان گریان می شدند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه