- منصب تشریع 1
- غصب منصب های صاحب غدیر 1
- علل شهادت امیر المومنین علیه السلام 1
- کوچک کردن منزلت امیر المومنین علیه السلام 11
- بیت المال 14
- فدک ملک زهرای مرضیه سلام الله علیها 14
- سرنوشت اموال بیت المال در زمان عثمان 15
- سقیفه و زمینه سازی سقیفه نشینان 17
- بنیانگذاران سقیفه 17
- زنده کردن تعصبات جاهلیت در اقوم و قبائل 17
- ناکثین ،قاسطین ،مارقین مولود سقیفه 18
- اشاره 20
- حرمت شکنی 20
- ترور حضرت 20
- حمله به بیت وحی 22
- هجوم و آتش زدن در خانه امیر المؤمنین علیه السّلام 22
- زدن حضرت زهرا علیها السّلام 23
- شهادت حضرت محسن علیه السلام 23
- تبعید اباذر 24
- کشتن عبدالله بن مسعود 26
- لگد مال کردن عماریاسر 27
- شخصیت سعد بن عباده 28
- سعد بن عباده 28
- حمله به سعد بن عباده در سقیفه 28
- عاقبت سعد بن عباده 30
- اساس فجور را پایه گذاری نمودند 31
- آوردن منافقین برسر کار 32
- ایجاد حرص دنیا 33
- دین را به بازیچه گرفتند 34
- انگیزه های دشمنی 34
- حسادت 35
- کینه 36
- بدر،خیبر،حنین 36
- خبر دادن پیامبرصلی الله علیه وآله از کینه 37
- از زبان امام هشتم علیه السلام 38
- از زبان امام سجاد علیه السلام 38
- کلام حضرت زهرا سلام الله علیها در مورد کینه 38
- خبر دادن جبرییل 39
- کینه از زبان یزید ملعون 42
- دشمنی با علی دشمنی خدا و پیامبر او است 44
- اشاره 44
- دشمنی با علی، دشمنی با خدا و پیامبرش است 46
- بَدا به حال دشمنان علی! 47
- خشم گرفتن خدا بر دشمنان علی 47
- خشم گرفتن پیامبر بر دشمنان علی 48
- نفرین پیامبر بر دشمنی ورزان به علی 53
- حسادت به علی، حسادت به پیامبر است 56
- هشدار خداوند درباره آزردن علی 56
- حفصه 58
- عایشه 58
- دشمنان حضرت 58
- بنی امیه 63
- غنی 64
- بنی اود 65
- باهله 67
- زمزمه «حسبنا کتاب اللَّه» 70
- از بین بردن ثقلین 70
- منع از تفسیر قرآن 71
- ممانعت از نقل حدیث 72
- منع فضائل مولا 75
- تحریف فضائل مولا 76
- جعل مناقب در فضیلت عثمان 77
- جعل مناقب در فضیلت صحابه 77
- شدت عمل نسبت به شیعیان 78
- تاریخ شهادت 79
- کینه و عداوت به حضرت ،حتی بعد از شهادت 80
- مظلومیت 80
- خبر دادن پیامبر از مظلومیت مولا 81
- در معراج 81
- آخرین لحظات عمر 82
- عهد گرفتن از علی علیه السلام 83
- در بستر بیماری 84
- شکوه های حضرت 85
- شکوه از قریش 85
- مظلومیت در بین یاران 86
- شکوه به مردی در مدینه 87
- شکوه از مردم 87
- دعای آن حضرت در شکایت ایشان از قومش، قبل از شهادتش 88
- دعای آن حضرت در شکایت ایشان از قومش، در شب شهادتش 88
- شباهت درمظلومیت به انبیاء 89
- از زبان خود حضرت 91
- مظلومیت در کلام معصومین 91
- نامه سرزنش آمیز معاویه 91
- ظلمهای وارده بر مولا 91
- عدم جریمه از قنفذ 92
- از زبان امام باقر علیه السلام 92
- در بیان حضرت رضا علیه السلام 93
- در بیان امام هادی علیه السلام 94
- مظلومیت مضاعف 94
- چهره های سقیفه در برابر غدیر 96
- مظلومیت به نقل از تاریخ 96
- مظلومیت آن حضرت هنگام دفن فاطمه علیها السلام 97
- هجوم به خانه مولا 98
- احراق بیت 99
- مظلومیت در مجالس انصار 101
- ماجرای شوری 102
- دربیان ابوذر 102
- مظلومیت در کلام محدث قمی رحمه الله 105
- وقایع شهادت 107
- مظلومیت در کلام شعرا 107
- خبر پیامبر به شهادت مولا در خطبه شعبانیه 107
- خبر دادن از شهادت 107
- خبر دادن مولا از شهادت خود 109
- خبر دادن به عالم یهودی 109
- در روز 13 ماه رمضان 109
- در شب 19 ماه رمضان 110
- ابن ملجم وارد کوفه می شود 111
- وقائع قبل از شهادت 111
- وقائع قبل از شهادت از زبان ام کلثوم 113
- وقائع از خانه تا مسجد 114
- وقائع داخل مسجد 116
- ورود امام حسن علیه السلام به مسجد 116
- اذان آخر مولا 118
- بیدار نمودن ابن ملجم 118
- ضربه بر فرق مولا 119
- محقق شدن وعده خدا و رسول خدا 120
- فزت و ربّ الکعبه 120
- معرفی قاتل 120
- گفتار حضرت بعد از ضربت خوردن 120
- در زمین و دریا و آسمان 121
- ندای جبرئیل 121
- وصایای حضرت 121
- وصیت به امام حسن علیه السلام در مورد دفن 121
- وقائع در عالم، هنگام ضربت خوردن مولا 121
- آخرین وصایا 122
- معرفی ائمه علیهم السّلام و سپردن ودایع امامت 122
- وصیّت امیر المؤمنین علیه السّلام و شاهدان 122
- متن وصیّتنامه امیر المؤمنین علیه السّلام 123
- کلام امیر المؤمنین علیه السّلام در باره ابن ملجم 123
- تقوی، اسلام، اتحاد بر حق، اصلاح 124
- صله رحم، ایتام، قرآن، همسایگان 124
- فرزندان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و اصحاب آن حضرت 125
- حج، نماز، زکات، روزه، فقراء، جهاد 125
- خداحافظی امیر المؤمنین علیه السّلام 126
- زنان، امر به معروف، نیکی به یک دیگر 126
- سوگواری خضر نبی در شهادت مولا علی علیه السلام 127
- برخورد با قاتل 129
- اشقی الاخرین 129
- قاتل 129
- قصاص قاتل 130
- عذاب دنیوی قاتل 132
هذا ما وعدنا اللّه و رسوله.
این همان وعده است که خدا و رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم به من داده اند.
منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 1، ص: 424
وقائع در عالم، هنگام ضربت خوردن مولا
در زمین و دریا و آسمان
هنگام ضربت ابن ملجم بر فرق آن حضرت، زمین بلرزید و دریاها به موج آمد و آسمانها متزلزل گشت و درهای مسجد به هم خورد و خروش از ملائکه آسمانها بلند شد، و باد سیاهی سخت بوزید که جهان را تاریک ساخت.
منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 1، ص: 424
ندای جبرئیل
جبرئیل در میان آسمان و زمین ندا در داد چنان که مردمان بشنیدند و گفت:
تهدّمت و اللّه ارکان الهدی، و انطمست اعلام التقی، و انفصمت العروه الوثقی، قتل ابن عمّ المصطفی، قتل الوصیّ المجتبی، قتل علیّ المرتضی، قتله اشقی الاشقیاء.
به خدا سوگند که در هم شکست ارکان هدایت، و تاریک شد ستاره های علم نبوّت، و برطرف شد نشانهای پرهیزکاری، و گسیخته شد عروه الوثقای الهی، و کشته شد پسر عمّ محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله و سلم، و شهید شد سیّد اوصیاء علیّ مرتضی، شهید کرد او را بدبخت ترین اشقیاء.
منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 1، ص: 424
وصایای حضرت
وصیت به امام حسن علیه السلام در مورد دفن
چون حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام وصیّت های خود را به امام حسن علیه السّلام نمود پس فرمود: ای حسن، چون من از دنیا بروم مرا غسل ده و کفن می کن و حنوط کن به بقیّه حنوط جدّت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم که از کافور بهشت است و جبرئیل آن را آورده بود برای آن حضرت. و چون مرا بر روی سریر گذارید پیش روی سریر را حمل نکنید بلکه دنبال او را بگیرید و به هر سو که سریرم می رود متابعت کنید و به هر موضع که بایستد بدانید قبر من آنجا است، پس جنازه مرا بر زمین گذارید، و تو ای حسن بر من نماز کن و هفت تکبیر بگوی، و بدان که هفت تکبیر جز بر من حلال نباشد الّا بر فرزند برادرت حسین که او قائم آل محمّد و مهدی این امّت است، و ناراحتی های خلق را او درست خواهد کرد، و چون از نمازبر من فارغ شدی جنازه را از موضع خود بردار و خاک آنجا را حفر کن، قبر کنده و لحدی ساخته و تخته چوبی منقّر خواهی یافت که پدرم حضرت نوح برای من ساخته، پس مرا بر روی آن تخته بگذار، و هفت خشت ساخته بزرگ آنجا خواهی یافت، آن ها را بر روی من بچین، پس اندکی صبر کن آنگاه یک خشت را بردار و به قبر نظر کن خواهی یافت که من در قبر نیستم.زیرا که به جدّ تو رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم ملحق خواهم شد. چون اگر پیغمبری را در مشرق به خاک سپرند و وصی او را در مغرب مدفون سازند البتّه حقّ تعالی روح و جسد پیغمبر را با روح و جسد وصیّ او جمع نماید و پس از زمانی از هم جدا شوند و به قبرهای خویش بر می گردند، پس آنگاه قبر مرا با خاک انباشته کن و آن موضع را از مردم پنهان کن و چون روز روشن شود، نعشی بر ناقه حمل کن و بده به کسی که به جانب مدینه کشد تا مردمان ندانند که من در کجا مدفونم.