غدیر در سیره حضرت امام کاظم علیه السلام صفحه 25

صفحه 25

گفت: آزاد است.

فرمود: راست گفتی اگر بنده بود از مولای خود می ترسید.

کنیزک چون برگشت، آقای او بشر بر سر سفره شراب بود، پرسید چه باعث شد تو را که دیر آمدی؟

کنیزک حکایت را برای بشر نقل کرد، بشر به پای برهنه بیرون دوید و خدمت آن حضرت رسید و عذر خواست و گریه کرد و اظهار شرمندگی نمود و از کار خود توبه کرد بر دست شریف آن حضرت.

منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام(فارسی)، ج 3، ص: 1480

حسن خلق آن حضرت است نسبت به عمری بد کردار

در حسن خلق آن حضرت است نسبت به عمری بد کردار

شیخ مفید و دیگران روایت کرده اند که در مدینه طیّبه مردی بود از اولاد خلیفه دوّم که پیوسته حضرت امام موسی علیه السّلام را اذیّت می کرد، ناسزا به آن جناب می گفت و هر وقت که آن جناب را می دید به امیر المؤمنین علیه السّلام دشنام می داد. تا آن که روزی بعضی از کسان آن حضرت عرض کردند که بگذارید ما این فاجر را بکشیم.

حضرت ایشان را نهی کرد از این کار نهی شدیدی و زجر کرد ایشان را، و پرسید که آن مرد کجا است؟

عرض کردند: در یکی از نواحی مدینه مشغول زراعت است. حضرت سوار شد از مدینه به دیدن او تشریف برد، وقتی رسید که او در مزرعه خود توقّف داشت.

حضرت به همان نحو که سوار بر حمار خود بود داخل مزرعه شد. آن مرد صدا زد که زراعت ما را نمال! از آنجا نیا، حضرت به همان نحو که می رفت، رفت تا به او رسید و نشست نزد او، و با او به گشاده رویی و خنده سخن گفت، و سؤال کرد از او که چه مقدار خرج زراعت خود کرده ای؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه