حیات جاویدان صفحه 193

صفحه 193

پایان می برم / که اگر پس از محمد در تشهد بر آنها درود نفرستم و خدای کریم و بزرگ را در دعا به آنان قسم ندهم، نمازم کامل نخواهد بود .....)، از این قصیده 25 بیت در دست است، ابوالفرج در اغانی آورده که ابا خلال عتکی بر عقبه بن سالم وارد شد و سید در نزد عقبه بود، او به پرداخت جایزه ای به سید فرمان داد، ابا خلال که بزرگ طائفه بود به او گفت ای امیر این جایزه را به کسی می دهی که از لعن ابابکر و عمر ترس ندارد، عقبه گفت من این را نمی دانستم ولی بخشش من تنها به دلیل خویشاوندی و دوستی قبل و رعایت حق همسایگی با اوست و علاوه بر این او دل به مهر خاندانی بسته است که رعایت حق و جانبداری از آنان بر ما لازم است، ابوخلال گفت اگر او راستگو است بگو ابوبکر و عمر را مدح کند تا برائت او را از نسبت به شیعه بودن که به او می دهند، تشخیص دهیم، عقبه پاسخ داد او خود سخن تو را شنید و اگر بخواهد چنین خواهد نمود، پس سید همین قصیده او را سرود و سپس با خشم از جای خود بلند شد ابوخلال به عقبه گفت ای امیر مرا از شر این سید پناه ده که خدا ترا از هر شری پناه دهد گفت چنین کردم به شرط آنکه تو نیز بعد از این متعرض این سید نشوی.

غدیریه 5:

(..... مرا در مهری که به سرور و امام راستین خود دارم بسیار سرزنش و نکوهش کردید و ....، آن روز را به یاد آرید که پیامبر در سایه درختی بزرگ توقف کرد و مردم روز گرم و سوزانی را سپری کردند، دوستش (علی) را به دست راست خود بلند کرد و از او با صدای بلند نام برد و گفت ای مسلمان این (علی) دوست و وزیر و وارث و هم پیمان و پسرعموی من است آگاه باشید هر کس را من مولای اویم این علی هم مولای اوست پس به پیمان های من وفادار باشید و بدانید و آگاه باشید نسبت علی به من همانند هارون پسر عمران است با برادر مهربان او موسی.

غدیریه 6:

(...... باران بامدادی بر آل فاطمه باریدن گرفت / و سیل اشک از دیده روان و جاری شد.....، سپس در این قصیده گوید: در نیمروزی که پیامبر گروه حاجیان را در غدیر خم گردآوری کرد، سخن او را شنیدند که فرمود اولی از خودتان به خودتان کیست؟ و آنها که گروهی بسیار بودند همگی گفتند تو مولا و ترساننده ما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه