غدیر، اکمال دین صفحه 37

صفحه 37

بیعت از نظر فقهی، سه گونه توجیه شده است. اول آنکه بیعت هیچ ارزش تأسیسی ندارد و فقط تأکید بر وجوب فرمان برداری از ولی امر است، چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله در دوران رسالت خود، سه بار از مسلمانان بیعت گرفت و در هر سه مورد، اطاعت مسلمانان از آن حضرت، نه به خاطر بیعت، بلکه به دلیل اجرای فرمان خداوند متعال بود. نخستین بیعت حضرت، بیعت دعوت به اسلام در عقبه بود؛ بیعت دوم، بیعت جهاد در شجره و بیعت سوم، بیعت ولایت و وصایت در غدیرخم بود.

توجیه دوم این است که بیعت، شرط صحت اطاعت از امام است؛ یعنی تعیین امام و فرمان برداری از او به امر خداوند است، ولی درستی این فرمان برداری مشروط به بیعت است، نه اینکه اصل آن متوقف بر بیعت باشد، بلکه مانند توقف درستی نماز بر وضوست.

توجیه سوم این است که بیعت، شرط وجوب فرمان بری است، نه شرط درستی آن؛ یعنی پیش از بیعت، اطاعت واجب نیست و با بیعت، اطاعت واجب می شود (مانند توقف وجوب حج بر توانایی). در این صورت، اگر خود بیعت واجب باشد _ که هست _ بیعت با امام، لازم و پس از انجام بیعت، اطاعت هم واجب می شود. بر اساس این نظریه، مردم در تعیین و انتخاب امام و ولیّ امر آزاد نیستند تا هرکه را بخواهند، برای امامت و ولایت برگزینند. بنابراین، هیچ یک از توجیه های سه گانه بیعت، حق تعیین امام را به مردم نمی دهد.

بدین ترتیب، هیچ یک از این سه ابزار فقهی (اجماع، شورا و بیعت) حق تعیین امام را به مردم نمی دهد. بر این اساس، نظریه واگذاری امر انتخاب امام از سوی خدا به مردم، سند درستی در اسلام ندارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه