فرهنگ غدیر صفحه 115

صفحه 115

منکم،لا أبایعکم و أنتم أولی بالبیعه لی...» (1)من به خلافت از شما شایسته ترم،با شما بیعت نمی کنم،شما سزاوارترید که با من بیعت کنید...عمر گفت:تو را رها نمی کنیم تا بیعت کنی!حضرت فرمود:ای عمر،بدوش،که سهمی از آن مال توست،امروز امر خلافت را محکم کن تا فردا به تو بازگردد،نه به خدا قسم،حرف تو را نمی پذیرم و با او بیعت نمی کنم.-بیعت،خلافت بی دلیل،سقیفه،غصب خلافت.

بیعت و بیعت شکنان

بیعت یکی از تعهّدات اجتماعی و مباحث حقوقی و سیاسی بوده که وقتی فردی یا افرادی با حاکم بیعت می کردند(با آداب و شیوۀ خاصّی که داشته)فرمانبرداری از حکومت را گردن می نهادند و شکستن آن عهدوپیمان را ناپسند و جرم می شمردند.بیعت یعنی دستها را به هم زدن در یک دادوستد(بیع)یا برای اطاعت یا تعهّد بر وفاداری بر یک میثاق و پیمان (2).

بیعت کردن به مفهوم پذیرش ولایت والی و نوعی توافق دوجانبه بین حاکم و رعیّت و تفویض حاکمیت و مراعات تعهّدات متقابل بین حاکم و مردم است.هرچند از دیدگاه شیعه، امامت امامان و لزوم تبعیت از آنان که حکّام الهی و پیشوایان منصوب از سوی خداوندند، وابسته به بیعت نیست،امّا در عین حال،بیعت امّت با امام،دست او را در اجرای قانون الهی و رهبری مردم باز می کند و هم بر مردم حقوقی پدید می آورد،هم بر والی.پذیرش حکومت با بیعت،تکلیفی متقابل بین مردم و حکومت را الزام می کند. (3)

وقتی بیعت،آگاهانه و با اختیار صورت گرفت،تعهّد اطاعت بر دوش بیعت کننده می آورد و نقض و شکستن آن روا نیست و کاری غیراسلامی به شمار می آید.

همچنانکه علی علیه السّلام پس از بیعت مردم با حضرتش فرمود:«هذه بیعه عامّه من رغب عنها


1- 1) .همان،ص 274 به نقل از شرح ابن ابی الحدید.
2- 2) .لسان العرب.
3- 3) .در بحار الأنوار،ج 64«باب لزوم البیعه...»مورد مطالعه قرار گیرد،نیز«دائره المعارف تشیّع»،ج 3 ص 581.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه