فرهنگ غدیر صفحه 161

صفحه 161

«فو اللّه ما کنزت من دنیاکم تبرا...» (1)و نه ثروتهای انباشته و بادآورده را مشروع می دانست و در کنار هر«ثروت موفوره»ای،حقّ تباه شده ای را می دید و در زمانه ای می زیست که گرایش به مال اندوزی،آفت اجتماعی بود و بسیاری از«عدل علوی»می گریختند و به «سفرۀ اموی»می پیوستند.هشدارهای فراوان آن حضرت در نهج البلاغه و دعوت به زهد و پارسایی و نکوهش از مال و دنیازدگی برای مقابله با آن آفت بود. (2)ثروت اندوزیهای طلحه،زبیر،عبد الرحمان بن عوف،عثمان،عمروعاص،معاویه و دیگران،آن هم از بیت المال،گواه این انحراف است.

مسعودی نقل می کند:عثمان هنگام مرگ،150 هزار دینار و یک میلیون درهم نزد خزانه دار خود داشت.زبیر،خانه هایی در بصره،کوفه،مصر و اسکندریه داشت و علاوه بر 50 هزار دینار ثروت،هزار اسب و هزار غلام و کنیز برجای نهاد.عبد الرحمان بن عوف نیز صد اسب،هزار شتر و 10 هزار گوسفند داشت و یک هشتم دارایی اش به 84 هزار می رسید و کسان دیگری نیز در همین حدود ثروت اندوخته بودند. (3)

-عدل علوی،حکومت علوی.

ثقات امیر المؤمنین علیه السّلام

مقصود،ده نفری است که مورد وثوق آن حضرت بودند.گرچه بسیاری از اصحاب امیر مؤمنان،ثقه و مورد اطمینان بودند و ثقات آن حضرت،منحصر در ده نفری نیست که یاد می شود،لیکن این جمع،به دلیل خاصّی مورد اشاره اند.

حضرت علی علیه السّلام پس از بازگشت از نهروان،وقتی نظر او را دربارۀ خلفای پیشین پرسیدند،حضرت ضمن ابراز خشم از اینکه در چنین شرایطی که مصر مورد اشغال معاویه قرار گرفته و والی آن به شهادت رسیده است،چنین سؤالهای بیهوده ای می کنند،نامه ای


1- 1) .نهج البلاغه،نامۀ 45 به عثمان بن حنیف.
2- 2) -در این زمینه ر.ک:«سیری در نهج البلاغه»،بخش هفتم،بحث دنیا و دنیاپرستی.
3- 3) -مروج الذهب،ج 2 ص 332.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه