فرهنگ غدیر صفحه 63

صفحه 63

هم نتیجۀ فساد حکّام است.امیر مؤمنان می فرماید:«فلیست تصلح الرّعیّه إلاّ بصلاح الولاه». (1)مردم جز با صلاح والیان،اصلاح نمی شوند.

مفاسدی که امیر المؤمنین هنگام تصدی خلافت با آنها مواجه بود،عبارت بود از:

تبعیض در بهره گیری از بیت المال،حیف و میل اموال عمومی،انحراف در روش تصدّی گری امور،احیای فرهنگ جاهلی،رواج بی تقوایی و مفاسد اجتماعی،تعطیل احکام خدا،ترویج بدعت و باطل و مفاسد اقتصادی.اصلاحات علوی مقابلۀ همه جانبه با همۀ این مفاسد بود.خطبۀ او در آغاز خلافت و پس از بیعت مردم،ترسیمی از شیوۀ اصلاحات آن حضرت است:«ذمّتی بما اقول رهینه...». (2)پیشاهنگی والی و حاکم در عمل به احکام خدا و رعایت حق،شاخصۀ دیگر اصلاحات علوی است.وی سوگند می خورد که اگر مردم را به طاعت دعوت می کند یا از معصیت نهی می کند،خودش جلوتر از همه به آن عمل می کند:«ما احثّکم علی طاعه الاّ و أسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیه إلاّ و اتناهی قبلکم عنها». (3).آن حضرت در برنامه های اصلاحی،با نیّتی الهی وارد عمل می شد،به خوش آمدن یا رنجیدن کسی در راه ادای تکلیف اعتنایی نداشت،برای اجرای حق،حتی کسانی را هم از دست می داد،تلخی حق را بر شیرینی مجامله و سازشکاری و تسامح ترجیح می داد،در کیفر خیانتکار هیچ ملاحظه کاری نمی کرد و چون خود را مشروع می دانست و حمایت مردمی را داشت،قاطع بود،شایسته سالاری را در عزل و نصبها ملاک قرار می داد،برای نقد دلسوزانه میدان و مجال می داد،امّا تخریب و براندازی را برنمی تافت،برای حفظ سلطه و قدرت،از محدودۀ حق و عدل بیرون نمی رفت«أتأمرونی ان اطلب النّصر بالجور فیمن ولّیت علیه؟»، (4)حق را بیش از هرچیز دیگر به مصلحت می دید،برای اصلاح ساختار اداری جلوی استفاده های ناروا از بیت المال و مقام و موقعیت و خویشاوندی و رابطه را می گرفت و برای لحظه ای هم بر سر پست ماندن ناصالحان را تحمّل نمی کرد،نظارت و بازرسی دقیق بر عمل کارگزارانش داشت و به آنان آزادی بی قید و شرط نمی داد،برای متخلّفان حاشیۀ امنی قائل نمی شد و سوءاستفاده گران را برای


1- 1) .همان،خطبه 216.
2- 2) .همان،خطبۀ 16.
3- 3) .همان،خطبه 175.
4- 4) .همان،خطبۀ 126.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه