- اهداء 1
- مقدمه 1
- نوروز در محاق فاطميه 2
- اشاره 2
- نوروز 3
- انطباق نوروز بر غدير خم 4
- بررسي سند حديث 5
- فاطميّه 8
- محاق 8
- نوروز در محاق 10
- يك درس آموزنده 11
- حرمت فاطمي 12
- [اشعار] 16
- هيجده خزان 19
- اشك زمزم 21
- خزان در بهاران 22
- بند اول 26
- مه در محاق (ترجيع بند) 26
- بند دوم 27
- بند سوم 29
- طاير قدسي 30
- شبنم غم 33
- شور عاشورا 36
- چشم خونبار بهار 39
- سكوت تلخ 41
- نوروز غمافزا 44
- تشييع ياس 46
- نو بهار غم 58
- تقويم عمر ياس 59
- مرا با بهار كاري نيست 62
- چگونه عيد بگيرم 64
- ياس كبود 65
- در مدار چرخ 67
- كفو حيدر 69
- نوروز در محاق 72
- براي يوسف فاطمه 74
- رباعي 74
- رباعيات نوروز در محاق 75
- كنون كه فصل … 75
- امسال بهار غرق … 76
- سرفصل بهار روي … 77
- سرفصل بهار و … 77
- عيد است و … 78
- تا خون جگر … 78
- امسال بهار ياد … 79
- اين مژده كه … 80
- ما دلشدگان حاجت … 80
- [نوحه] 81
- نوحه [2] 83
- نوحه [3] 86
- پينوشت 89
- سپاس 89
زيرا نوروز سال 1392 با دهه مياني جمادي الاولي (فاطميه اوَّل) و نوروز 1393 در ميان دو دهه فاطمِي و نوروز 1394 با دهه اول جمادي الثانيه (فاطميه دوّم) مصادف ميباشد.
همانگونه كه در بخش آغازين اين نوشتار يادآور شديم، عيد نوروز فقط يك عيد ملي نيست، بلكه بيش از آن كه ملي باشد، عيد مذهبيست. زيرا نوروز سال دهم هجري دقيقًا مصادف با هجدهم ذيحجه الحرام بود، در نتيجه نوروز همان غدير شمسي ميباشد و براي ما بسيار مقدس ميباشد.
جز اين كه ماههاي قمري نسبت به ماههاي شمسي هر سال در حدود 11 روز تغيير مييابد، گاهي نوروز با ماه محرم و صفر و گاهي با ايام فاطميه مصادف ميشود كه در اين صورت نوروز در محاق قرار ميگيرد.
امسال عيد نوروز با ايام فاطميه مصادف است، سال آينده در ميان دو ايام فاطمِي و سال بعد با ايام فاطميه دوم، در نتيجه:
«ما سه سال عيد نداريم»
يك درس آموزنده
يكي از خاطرات جالب و شيرين، كه با گذشت بيش از 30 سال هنوز هم برايم جالب است و اميدوارم براي خوانندگان نيز جالب و آموزنده باشد، خاطرهايست مربوط به يك مسلمان سياه پوست آمريكايي.
غالب شيعيان با نام بوكس زن معروف آمريكايي «محمد علي كِلِي» آشنا هستند.
او پس از تشرف به اسلام و آيين تشيع نام «محمد علي» را براي خود برگزيد. در آن روزگاري كه مسابقات او در صدر اخبار بين المللي جاي داشت يكي از شركتها از ايشان براي انجام مسابقهاي براي شش ماه بعد دعوت ميكند، قرار داد امضاء ميشود، مهمانها دعوت ميشوند، سالن برگزاري مسابقه اجاره ميشود، دو ماه از اين قرار داد ميگذرد، وي براي تنظيم برنامهاي به سررسيد خود مراجعه ميكند و متوجه ميشود كه روز مسابقه با روز عاشورا مصادف است. به شركت برگزار كننده مسابقه تلفن ميكند و ميگويد:
من در آن روز از مسابقه معذور هستم، بايد چند روز جلوتر يا عقبتر انجام شود. طرف قرارداد ميگويد به هيچ وجه امكان پذير نيست، ما سالن كرايه كرديم، هتل رزرو كرديم، بليط هواپيما براي مدعوّين گرفتيم و هرگز نميتوانيم آن را تغيير بدهيم. «كِلِي» ميگويد: