زمزمه تحول (ویژه نامه نوروز) صفحه 173

صفحه 173

خود هدیه ای می آورد و هر گاه در تنگنا قرار می گرفت، نزد قوم خود می آمد تا از آنها کمکی بگیرد. در یکی از روزهای سخت زندگی نزد قوم خود رفت، ولی چیزی به دست نیاورد. همین که به نزدیکی خانه رسید، از مرکب پیاده شد. خورجین مرکبش را از شن پر کرد تا بدین ترتیب در روحیه همسرش آرامش ایجاد کند. وقتی داخل خانه شد، خورجین را از مرکب به زمین گذاشت و خود مشغول نماز شد.

ساره بی درنگ به سراغ خورجین رفت تا ببیند ابراهیم برایش چه آورده است. وقتی خورجین را نگاه کرد، دید پر از آرد است. خوشحال شد و آنها را خمیر کرد و نان تهیه کرد. سپس از حضرت ابراهیم علیه السلام خواست که برای غذا آماده شود. حضرت ابراهیم علیه السلام گفت: ای ساره! این نان را از کجا تهیه کردی؟ گفت: از آردی که در خورجین بود. آن گاه ابراهیم سرش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، به راستی شهادت می دهم که تو خلیل و دوست منی.

حکایت سوم _ هدیه عید امام خمینی رحمه الله

حکایت سوم _ هدیه عید امام خمینی رحمه الله

زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی رحمه الله نقل می کند: «امام از زمانی که ما بچه بودیم، در تمام عیدها به ما عیدی می دادند. البته این عیدی با گذشت زمان تغییر کرده و امروز (زمان حیات امام رحمه الله ) به سیصد تومان رسیده است. عیدها به ما سیصد تومان هدیه می دهند، نه فقط ما، بلکه هر کسی که در خانه باشد. از خانم خانه گرفته تا کارگر منزل، اگر مهمان هم باشد، به او هم می دهد. بچه ها صد تومان، بزرگ ترها سیصد تومان.

یادم هست وقتی در نجف بودیم، امام آنجا دو دینار عیدی می دادند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه