زمزمه تحول (ویژه نامه نوروز) صفحه 174

صفحه 174

صبح عید _ یادم نیست عید مذهبی بود یا ملی _ ولی منتظر بودیم ایشان عیدی بدهند، امام گفتند: من امروز عیدی ندارم. گفتیم: چطور شما عیدی ندارید؟ گفتند: من از پولی که مخصوص خود باشد و پول شخصی ام است (نه پول مردم) به شما عیدی می دهم. حالا هم پول شخصی ندارم و طبیعی است که نمی توانم به شما عیدی بدهم. خب ما که نمی توانستیم از عیدی صرف نظر کنیم، قرار شد خواهر بزرگم به ایشان پولی بدهد تا ایشان به ما عیدی بدهند و اگر پولی پیدا کردند، قرضشان را بدهند. امام گفتند: شاید پولی پیدا نکردم، آن وقت قرضشان می ماند. ما هم گفتیم: ان شاءالله پیدا می کنید. خواهر بزرگم رفت پولی از خودش آورد و به آقا قرض داد. ایشان آن را به ما عیدی دادند و بعد هم قرضشان را ادا کردند.(1)

حکایت چهارم _ هدیه امام به مسیحیان نوفل لوشاتو به مناسبت عید کریسمس

حکایت چهارم _ هدیه امام به مسیحیان نوفل لوشاتو به مناسبت عید کریسمس

تولد حضرت مسیح علیه السلام بود، امام فرمودند: این همسایه ها با این رفت و آمدهای زیاد و شلوغی ها، خیلی اذیت شده اند. بهتر است هدیه هایی برایشان بفرستیم. از قول من هم معذرت بخواهید. برادرها رفتند و چند جعبه شیرینی و شکلات تهیه کردند. امام پرسیدند: چی تهیه شده؟ بسته ها را به امام نشان دادند. امام فرمود: خارجی ها به گل زیاد علاقه دارند، چند شاخه گل هم برایشان بفرستید. همان شب عید کریسمس، هدایا را میان همسایه ها تقسیم کردند و فردای آن روز دیدیم که خیابان پر از خبرنگار و مردم است. من از یکی از برادران پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: خبرنگارها به خاطر


1- دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، با معارف اسلامی آشنا شویم، ش 43، ویژه نامه یکصدمین سال تولد امام خمینی رحمه الله ، صص 192_ 193.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه