زمزمه تحول (ویژه نامه نوروز) صفحه 175

صفحه 175

ارسال هدیه ها شب گذشته آمده اند تا گزارش تهیه کنند.(1)

حکایت پنجم _ پذیرفتن هدیه اهالی نوفل لوشاتو

حکایت پنجم _ پذیرفتن هدیه اهالی نوفل لوشاتو

یک روز دیدیم یکی از اهالی نوفل لوشاتو تقاضای ملاقات نمایندگان محل با امام را دارد. امام هم بی درنگ وقت دادند و روز بعد بود که پانزده نفر از اهالی محل با شاخه های گل آمدند. امام به مترجم گفت: احوال آنان را بپرسید و ببینید که آیا نیاز یا کار خاصی دارند؟ آنها گفتند: نه ما فقط آمده ایم از نزدیک امام را ببینیم و این شاخه های گل را به عنوان هدیه آوردیم. امام هم با تبسم، شاخه های گل را یکی یکی از دست آنها گرفتند و در میان ظرف و تنگی که در کنارشان بود، قرار دادند و آنها هم خیلی خوشحال شدند و پس از مدتی از آنجا رفتند.(2)

حکایت ششم _ هدیه دو دختر فرانسوی

حکایت ششم _ هدیه دو دختر فرانسوی

روزی دو دختر فرانسوی به اقامتگاه حضرت امام آمدند. آنان می خواستند با امام دیدار کنند، ولی ملاقات امکان نداشت. پس از آنان عذرخواهی کردم. شیشه کوچکی دستشان بود که محتوای آن مقداری خاک بود. درب شیشه مهر و موم شده بود. گفتند: اگر دیدار ممکن نیست، رسم ما بر این است که وقتی به کسی علاقه مند شدیم و ارادت پیدا کردیم، هنگام جدایی و خداحافظی، بهترین هدیه را به او تقدیم کنیم و این خاک وطن ماست که پیش ما عزیزترین هدیه است. این مقدار خاک را به امام تقدیم کنید، ولی در عوض یک قطعه عکس با امضای امام برای ما بیاورید. نزد


1- حسین رودسری، پرتویی از خورشید، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله ، چ 1، 1378، ص267، به نقل از: مرضیه حدیده چی دباغ.
2- حسین رودسری، پرتویی از خورشید، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله ، چ 1، 1378، صص 268 و 269، به نقل از: سید علی اکبر محتشمی پور.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه