راهنمای برگزاری مراسم نیمه شعبان صفحه 118

صفحه 118

یلا:فرشچیان ؟عزیزم فرشچیان که خطاط نیست انیشتن خطاط بود فرشچیان برق رو اختراع کرده.

ریحانه:برو بابا ببین کی داره منو مسخره می کنه هندونه!

ملی:بچه ها !به خدا الان هوا تاریک میشه !ما هیچ کاری نکردیم! پس فردا نیمه شعبانه زود باشید شب شد الان آقای سیروسی همه مون رو بیرون میکنه .

ریحانه به سمت بادکنکها میرود :ملی جون یک ساعته چهار تا بادکنک داری باد میکنی...اه اه اه اینا خیسن !تفی ان !با بادکنک ها دوش گرفتی؟

ریحانه برمیگردد: من میرم کار خودمو انجام میدم! بهتره!

ملی: راست میگی نفس داری بیا خودت باد کن ،گر بیل زنی (یادش رفته) سر خود دوا نمودی! (خنده شدید همه بچه ها)

ریحانه:عزیزم شما ضرب المثل نگو خودتو خسته نکن ! فهمیدیم!

لیلا: راستی خانوم رضایی کجا رفته؟ زهرا:رفته برام تور سبز بیاره بزنم این بالا !(زهرا به طرف بچه ها برگشته وبا هیجان میگوید)

زهرا:راستی بچه هاگفتم بهتون؟ خانوم حسینی اصلا اجازه نمیداد که ما بیاییم ،میگفت برام مسئولیت داره، پنجشنبه بعداز ظهر بچه ها بیان مدرسه برای تزیین ،ولی خانوم رضایی راضیش کرد گفت خودم باهاشونم! ملیکا:زهرا ولی خیلی پیشنهاد مسخره ای دادی ؛ روز تعطیل من با بدبختی از مامانم اجازه گرفتم؛تازه اگه تو هفته بود بچه های دیگه هم کمک میکردن! لیلا:کم غر بزن ملی خودتم دوست داشتی !

ریحانه:تقصیر خودتونه دیگه !اگه تنبلی نمیکردید و قرار دیروز رو کنسل نمیکردید الان اینجا تزیین شده بود، منم تو خونه لم داده بودم جلو تلوزیون.

(لیلا روبه سمت زهرا میکند)زهرا بیا پایین یه چیزی بخورغش نکنی ! نی قلیون ! الان ترک بر میداری!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه