روز شمار تاریخ اسلام ،جلد اول(ماه محرم) صفحه 48

همین که آن دو در جایگاه نگهبانی خود مستقر گردیدند، عمار طبق قرار به استراحت پرداخت و عباد به گشت زنی و نگهبانی .

عباد چون چیز خاصی مشاهده نکرد، با اطمینان کامل به خواندن نماز و نوافل شبانه اقدام کرد، مردی که از سپاه دشمن ، آنان را تعقیب می کرد، از این فرصت استفاده نمود و چند تیر به سوی عباد نشانه گرفت و در نتیجه ، او را از پای درآورد.

عباد در آغاز اعتنایی به این کار نمی کرد و با بیرون آوردن پیکان تیر از بدن خود، به نمازش ادامه می داد ولی تعداد تیرها توان را از او گرفت و به ناچار بر زمین افتاد و در همان حال ، عمار را از خواب بیدار و متوجه دشمن نمود.

عمار برخاست و در پی دشمن به راه افتاد ولی به او دست نیافت . سپس به رفیق خود گفت : برادر، چرا نخستین تیر را که احساس نمودی ، مرا با خبر نکردی ؟

عباد گفت : من در نماز، مشغول خواندن سوره کهف بودم و نخواستم پیش از اتمام آن ، نمازم را بشکنم . ولی بعد ترسیدم مبادا فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را درباره نگهبانی و حفاظت جان مسلمانان اجرا نکرده باشم .

به این جهت تو را بیدار کرده و متوجه دشمن نمودم . و گر نه اگر کشته هم می شدم ، نمازم را نمی شکستم . (75)

آری ، یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و پرورش یافتگان مکتب وحی

، با چنین عقیده و ایمانی از اسلام پاسداری و نگهبانی می کردند.

روز دهم محرم- سال ششم هجری قمری

وقوع سریه قرطاء