روز شمار تاریخ اسلام ، جلد دوّم ( ماه صفر) صفحه 49

در این هنگام ، تنی چند از صحابه مانند صهیب ، بلال ، طلحه ، زبیر ، سعد بن اءبی وقاص ، حذیفه و عماریاسر به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نزدیک شده و از آن حضرت پرسیدند : ای پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله ، آن چهار تن کیانند؟ به ما نیز بشناسان تا ما هم آنان را دوست داشته باشیم .

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود : ای عمار ، تو همانی که خداوند سبحان ، شناخت منافقان را به تو عنایت کرد . اما آن چهار نفر عبارتند از : اوّل : علی بن ابی طالب علیه السّلام ، دوّم : مقدادبن اسود ، سوّم : سلمان فارسی و چهارم : ابوذرغفاری . (77)

آری ، سلمان فارسی به چنان مقامی می رسد که دوست خدا و پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله می گردد و بهشت مشتاق او می شود .

از این مسلمان ایرانی

و یا ایرانی مسلمان ، هر آن چه گفته شود ، باز نیز ناگفته هایی باقی می ماند و حق او ادا نمی گردد .

ب - زندگی نامه سلمان

ابن عساکر در تاریخ دمشق ، گفت : سلمان فارسی ، مکنّی به ابوعبداللّه ، از اهالی رامهرمز (در استان خوزستان ) و یا از اهالی اصفهان ، از روستایی به نام ( جی ) بود و پدرش در این روستا کشاورزی می کرد و بر کیش زرتشتیت قرار داشت . سلمان نیز بر همین کیش بود ، تا این که به مسیحیت تمایل پیدا کرد و مسیحی شد و پس از چندی با یهودیت آشنا شد و این دین را پذیرفت . آن گاه به مدینه رفت و برده مردی از یهودیان قرار گرفت . هنگامی که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به این شهر هجرت کرد ، سلمان به نزد آن حضرت آمد و مسلمان شد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با مولای او قراردادی بست بر این که سلمان کار کند و از درآمدهای خویش ، خود را آزاد کند . پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مسلمانان مدینه او را کمک کردند تا این که بهای خویش را به یهودی پرداخت و آزاد گردید . وی در خلافت عثمان ، در مدائن وفات یافت . (78)

ابن عساکر در جای دیگر از محمدبن سعد روایت کرد : سلمان فارسی مکنّی به ابوعبدالله است . وی در هنگام آمدن رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به مدینه ، مسلمان شد و پیش از آن ، کتب آسمانی را مطالعه می کرد و

به دنبال دین (دین موعود در عهدین ) بود . وی برده قومی از یهودیان بنی قریظه قرارگرفت که با عقد مکاتبه و یاری پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خود را از دست آنان رهانید و پس از آزادی به بنی هاشم ملحق شد و نخستین جنگی که در آن حضور یافت ، جنگ خندق بود و در خلافت عثمان بن عفان در مدائن بدرود حیات گفت . (79)

نام وی پیش از اسلام ، مابه ، فرزند یوذخشان بود و در حدود 250 سال عمر نمود و گفته شد که بیش از این عمر کرد و جانشین حضرت عیسی علیه السّلام را درک نمود . (80)