- پیش سخن 1
- ماه صفر در تاریخ قمری 3
- دانستنی هایی از ماه صفر 3
- علل نامگذاری ماه های قمری 4
- برخورد قرآن کریم با تحریف های مشرکان قریش 5
- حرمت ماه صفر در نزد قریش 5
- ماه صفر در نزد شیعیان 6
- اعمال عبادی ماه صفر 7
- روز شمار رویدادهای ماه صفر(7) 8
- اول صفرسال هشتم هجری قمری 8
- اول ماه صفر سال 37 هجری قمری 13
- اول صفر سال 61 هجری قمری 20
- اول صفر سال 249 هجری قمری 23
- اول صفر سال 270 هجری قمری 25
- سوم صفر سال 57 هجری قمری 29
- سوم صفر سال 120 هجری قمری 31
- پنجم صفر سال 61 هجری قمری 39
- هفتم صفر سال 128 هجری قمری 40
- هشتم صفر سال 35 هجری قمری 42
- وفات سلمان فارسی در مدائن 43
- الف - شخصیت سلمان 43
- ب - زندگی نامه سلمان 49
- هشتم صفر سال 233 هجری قمری 51
- نهم صفر سال 37 هجری قمری 52
- نهم صفر سال 38 هجری قمری 58
- دهم صفر سال 99 هجری قمری 62
- دهم صفر سال 99 هجری قمری 64
- سیزدهم صفر سال 303 هجری قمری 67
- چهاردهم صفر سال 127 هجری قمری 69
- 15 صفر سال 102 هجری قمری 71
- 15 صفر سال 127 هجری قمری 73
- 20 صفر سال سوم هجری قمری 74
- 22 صفر سال 278 هجری قمری 82
- 27 صفر سال 11 هجری قمری 85
- 27 صفر سال 11 هجری قمری 86
- 28 صفر سال 11 هجری قمری 88
- 28 صفر سال 11 هجری قمری 90
- 28 صفر سال 50 هجری قمری 95
- 28 صفر سال 264 هجری قمری 97
- شهادت امام رضا علیه السّلام در خراسان 104
- آخرین روز ماه صفر سال 203 هجری قمری 104
- سفر به خراسان 105
- ولایت عهدی 107
- شهادت امام رضا علیه السّلام 110
- سال شمار رویدادهای ماه صفر(200) 111
- ماه صفر سال دوم هجری قمری 112
- ماه صفر سال سوم هجری قمری 113
- ماه صفر سال هفتم هجری قمری 117
- ماه صفر سال نهم هجری قمری 119
- ماه صفر سال 36 هجری قمری 120
- ماه صفر سال 43 هجری قمری 127
- ماه صفر سال 74 هجری قمری 129
- ماه صفر سال 79 هجری قمری 130
- ماه صفر سال 132 هجری قمری 131
- ماه صفر سال 171 هجری قمری 133
- ماه صفر سال 199 هجری قمری 134
- ماه صفر سال 314 هجری قمری 139
- منابع 140
وی در مدینه از اساتید متعددی استفاده برد ، از جمله ، از عبیداللّه بن عبداللّه که از دوستداران اهل بیت علیهم السّلام و از ارادتمندان به امیرمؤ منان علی بن اءبی طالب علیه السّلام بود .
این استاد ، هنگامی که متوجه شد عمربن عبدالعزیز بسان سایر بنی امیه ، فاسدالعقیده است و نسبت به امیرمؤ منان علیه السّلام دشنام و ناسزا روا می دارد ، درصدد اصلاح وی برآمد و با شگرد ویژه خود ، وی را تاءدیب کرد و از وی تعهد ستاند که دیگر هیچ گاه نسبت به آن حضرت اسائه ادب نکند .
عمربن عبدالعزیز به تعهدش پای بند ماند و از آن زمان به بعد ، هیچ گاه شنیده نشد که وی مرتکب این گناه عظیم گردیده باشد . و بالعکس ، از ارادتمندان آن حضرت گردید و بنا به گفته مورخان اهل سنّت ، همیشه از آن حضرت به نیکی یاد می کرد . فما سمع بعد ذلک یذکر علیّا الّا بخیر . (102)
هم چنین روایت شده است که عمربن عبدالعزیز در عرفه ، چنین نیایش و مناجات می کرد : اللّهم زِد محسن آل محمد صلّی اللّه علیه و آله إ حسانا ، اللّهم راجع بمسیئهم الی التّوبه ، اللّهم حط
من اءوزارهم برحمتک . (103)
بنا به گواهی تاریخ ، پس از شهادت امیرمؤ منان علیه السّلام و صلح تحمیلی امام حسن مجتبی علیه السّلام با معاویه بن ابی سفیان در سال 41 قمری و استقرار کامل معاویه بر سراسر عالم اسلام ، دشنام و ناسزاگویی به امیرمؤ منان علیه السّلام روز به روز در میان صاحبان قدرت و سیاست و سپس در میان توده مردم گسترش پیدا کرد ، به طوری که آن را از جمله عبادت به شمار می آوردند و در عصر تمام خلفای سفاک اموی ، این رویه ناپسند رواج داشت ، مگر در عصر عمربن عبدالعزیز .
ابن خلدون در این باره گفت : هم چنین بنی امیه تا آن هنگام امیرمؤ منان علی علیه السّلام را سب می کردند . عمر به سرتاسر بلاد نوشت تا از این کار بازایستند . (104)
به هر تقدیر ، پدرش در سنین کودکی عمر وفات یافت و سرپرستی وی را عمویش عبدالملک بن مروان (پنجمین خلیفه اموی ) بر عهده گرفت و وی را به جمع فرزاندان خود افزود و حتی بر برخی از آنان ، او را ترجیح می داد .
عبدالملک ، یکی از دختران خود ، بنام فاطمه را به عقد عمر بن عبدالعزیز درآورد . (105)
عمر بن عبدالعزیز در 25 سالگی از سوی پسرعمویش ولید بن عبدالملک به فرمانداری مکه ، مدینه و طائف منصوب گردید و این مقام را از سال 86 تا 93 قمری بر عهده داشت . (106) وی در آغاز فرمانداری خود بر حجاز ، ده تن از فقهای برجسته مدینه را گردآورد و آنان را مشاور خود