گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 115

صفحه 115

چشمه و برکت

چشمه و برکت

گوسفندان با برّه­هایشان گوشه حیاط جمع شده بودند. تازه از چرا برگشته بودند. پیامبر، آهسته به سوی آنها رفت تا شیرشان را بدوشد. یکی­یکی شیرشان را دوشید. نوبت به «برکت» رسید. برکت، نام یکی از گوسفندان بود. این نام زیبا را پیامبر برایش انتخاب کرده بود. آرام آرام شیر «برکت» را دوشید. بعد به سوی «چشمه» آمد. چشمه هم نام یکی از گوسفندها بود. این نام قشنگ را هم پیامبر برای این گوسفند انتخاب کرده بود. «چشمه» خیلی شیر می­داد. سینه­هایش همیشه مثل چشمه پر از شیر بود. نامش خیلی برایش مناسب بود. پیامبر مقداری از شیر چشمه را دوشید و مقداری هم برای برّه نازش گذاشت. پیامبر با ظرف پر از شیرش به خانه رفت. برّه­ ناز «چشمه» خندان و شتابان به سوی مادرش رفت و مثل برّه «برکت» شیر شیرین مادر را نوش جان کرد.(1)


1- همنام گل­های بهاری، ص 104.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه