گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 139

صفحه 139

دو حلقه

دو حلقه

زمزمه زیبایی، مسجد را پر کرده بود. عقب مسجد چند نفر رو به قبله نشسته بودند. دست­ها را بالا آورده بودند و همه مشغول ذکر و دعا و قرآن بودند. جلوی مسجد هم کنار محراب چند نفر حلقه زده بودند و مشغول گفت­وگوی علمی بودند. یکی از آنها شمرده و قشنگ درباره توحید و خداشناسی صحبت می­کرد و همه عاشقانه به حرف­هایش گوش می­کردند. بعضی هم پرسش­هایی از او می­کردند و او جواب می­داد. پیامبر داخل مسجد آمد. لحظه­ای ایستاد و چشم­های زیبایش را چرخاند. هر دو گروه با دقت نگاه کردند. سپس فرمود: «هر دو گروه کار خوب انجام می­دهند. هم دعا خواندن خوب است و هم دانش آموختن. با این حال، من آموزگارم و دوست دارم پیش حلقه جویندگان علم بروم.» پس آرام آرام به سوی حلقه دانش حرکت کرد.(1)


1- حکمت­نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، ج 1، ح 576.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه