گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 44

صفحه 44

پروانه­های تشنه

پروانه­های تشنه

بچه­های کوچه نزدیک خانه پیامبر صلی الله علیه و آله گرم بازی بودند. عرق از سر و صورتشان می­چکید. حسابی تشنه بودند. خانه بعضی از آنها چند کوچه دورتر بود. در خانه پیامبر نیمه باز بود و پشت در، یک ظرف سفالی بزرگ بود. پیامبر همیشه آن را پر از آب می­کرد تا کودکان کوچه از آبش بنوشند و سیراب شوند. بچه­ها وقتی حسابی تشنه می­شدند، به خانه پیامبر می­رفتند و از ظرف سفالی آب می­نوشیدند.

یکی از بچه­ها گفت: « من می­روم آب بخورم.» دوستان او گفتند: «ما هم خیلی تشنه­ایم.» بچه­ها دسته جمعی مثل پروانه­های رنگارنگ به سوی خانه پیامبر پر کشیدند و دور ظرف سفالی حلقه زدند. یکی­یکی از آب گوارایش که مثل آب چشمه، شیرین بود، نوشیدند. حسابی سیراب شدند. پیامبر در خانه بود. از دور بچه­ها را با لبخند نگاه می­کرد. بچه­ها هم او را دیدند و با شادی برایش دست تکان دادند.(1)


1- سنن النبی صلی الله علیه و آله، ص 176، ح 131.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه