گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 48

صفحه 48

زینب کوچولو

زینب کوچولو

زینب، دختر کوچک و نازی بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم او را مثل همه کودکان دوست داشت. به او سلام می­کرد، با مهربانی با او حرف می­زد و دست نوازش بر سرش می­کشید. روزی زینب همراه با مادر عزیزش، ام سلمه به خانه پیامبر آمد. پیامبر از دیدن او خوش­حال شد. زینب به سوی پیامبر دوید. پیامبر با گرمی و مهربانی با او حرف زد. سپس شروع کرد به بازی کردن با زینب. در هنگان بازی پی در پی به او می­گفت: «یا زُوَینب یا زُوَینب؛ یعنی ای زینب کوچولو! ای زینب کوچولو!» زینب هم وقتی این کلمه را می­شنید، از شادی پر در می­آورد.(1)


1- محمد محمدی ری شهری، حکمت­نامه کودک، ص 268، ح 404.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه